خط روند (Trendlines) خطی است که میتوان آن را بهسادگی تشخیص داد، زیرا معاملهگران این خط را با متصل کردن یک سری از نقاط قیمتی بهیکدیگر رسم میکنند. خطوط تشکیلشده، به معاملهگر یک ایدهٔ کلی در خصوص جهت حرکت ارزش سرمایهگذاریشان میدهد.
خط روند، خطی است که در بالای نقاط برگشت سقف (pivot highs) و یا در پایین نقاط برگشت کف (pivot lows) رسم میشود و نشاندهندهٔ جهت حرکت روند است. خطوط روند، نمایشی بصری از سطوح حمایتی و مقاومتی در هر بازهٔ زمانی میباشند. آنها جهت و سرعت حرکت قیمت را نشان میدهند، همچنین میتوانند الگوهای قیمتی شکلگرفته در حین تراکم قیمت را به نمایش بگذارند.
خطوط روند با استفاده از یک خط ساده یا منحنی، نشاندهندهٔ رابطهٔ دادههای قیمتی میباشند.
رسم یک خط روند ساده، میتواند تصویری واضحتر از جهت روند را به ما ارائه دهد.
خطوط روند میتوانند نقاط سقف و کف قیمتی را به یکدیگر متصل کند و یک کانال قیمتی تشکیل دهند.
بازهٔ زمانی که بررسی در آن انجامشده و نقاط قیمتیای که از آنها برای رسم خطوط روند استفاده میشود، از یک معاملهگر به دیگری فرق میکند.
خطوط روند چه چیزهایی را به شما میگویند؟
خطوط روند در بین مهمترین ابزارهای بهکار گرفتهشده توسط تحلیلگران تکنیکال، قرار میگیرند. بهجای بررسی عملکرد گذشته بازار و یا دیگر موارد بنیادی، تحلیلگران تکنیکال بهجهتِ حرکتِ روند در حرکت قیمت یا پرایس اکشن (Price Action) نگاه میکنند. خط روند به تحلیلگر تکنیکال در تشخیص جهت روند فعلی بازار کمک میکند. تحلیلگران تکنیکال باور دارند که روند دوست شماست (trend is your friend) و تشخیص جهت روند اولین گام برای انجام یک معامله خوب بهشمار میآید.
برای رسم یک خط روند، یک تحلیلگر باید حداقل دو نقطهٔ قیمتی در نمودار را به یکدیگر متصل کند. برخی تحلیلگران علاقه دارند تا از تایم فریمهای متفاوت، مانند یک دقیقهای و یا پنج دقیقهای استفاده کنند. برخی دیگر به نمودارهای روزانه و یا هفتگی نگاه میکنند. برخی از تحلیلگران به زمان توجه نمیکنند و تنها روندها را براساس بازههای تغییر ایجادشده (tick intervals) به جای بازههای زمانی بررسی میکنند. آن چیزی که خطوط روند را به این سطح از کاربرد در بین تحلیلگران رسانده، توانایی آنها در تشخیص روندها بدون توجه به بازهٔ زمانی، تایم فریم و بازهٔ معاملاتی است.
اگر شرکت الف، سهامی داشته باشد که در سطح قیمتی 35 دلار معامله شده و در طی دو روز معاملاتی به قیمت 40 و پس از سه روز به قیمت 45 دلار برسد، تحلیلگر دارای سه نقطهٔ قیمتی در نمودارش میباشد. نقاطی که با قیمت 35 دلار شروع شده است، سپس به 40 دلار حرکت کرده است و در آخر به سطح قیمتی 45 دلار رسیده است. اگر تحلیلگر یک خط بین این سه نقطه رسم کند، شاهد یک روند صعودی خواهد بود. خط روند رسم شده در این حالت دارای یک شیب صعودی بوده و به تحلیلگر نشان میدهد که خرید در چنین شرایطی مناسب میباشد. اما اگر قیمت سهام شرکت الف از 35 دلار به 25 دلار برسد، خط روند رسم شده دارای شیب منفی بوده و تحلیلگر باید فروش در جهت روند را مدنظر داشته باشد.
مثالی از نحوهٔ استفاده از خط روند
استفاده از خطوط روند آسان است. برای رسم آنها، یک معاملهگر باید نقاط قیمتی مانند قیمت باز شدن (Open) قیمت بسته شدن (Close) بالاترین قیمت طی روز (High) و یا پایینترین قیمت یک روز (Low) را به یکدیگر متصل کند. در نمودار زیر، اطلاعاتی در خصوص شاخص «Russell 2000» میبینیم. نمودار زیر یک نمودار کندلی بوده و در آن، خط روندی را میبینیم که سه نقطهٔ کف را در یک بازهٔ زمانی دو ماهه به یکدیگر متصل کرده است.
خط روند رسم شده، نشاندهندهٔ یک روند صعودی در شاخص «Russell 2000» است و میتواند بهعنوان یک سطح حمایتی، در حین ورود به معاملات از آن استفاده شود. در این حالت، معاملهگر ممکن است در قیمتی نزدیک به خط روند، وارد یک موقعیت معاملاتی خرید (long position) شود و منتظر افزایش قیمتها در آینده بماند. اگر حرکات قیمت خط روند را به سمت پایین بشکنند، معاملهگر میتواند از این سیگنال برای بستن موقعیت معاملاتیاش استفاده کند. این به معاملهگر اجازه میدهد تا پیش از تضعیف و یا بازگشت روند، از معامله خود خارج شود.
خطوط روند، محصول بازهٔ زمانی میباشند. در مثال فوق، معاملهگر نیازی به رسم مجدد خطوط روند ندارد. هرچند در نمودارهای دقیقهای، خطوط روند باید بهصورت مداوم تنظیم شوند.
تفاوت بین خطوط روند و کانالهای قیمتی
امکان استفاده بیش از یک خط روند در نمودار وجود دارد. معاملهگران معمولاً از خطوط روندی که نقاط سقف را به یکدیگر متصل میکنند، در کنار خطوطی که نقاط کف را به یکدیگر متصل میکنند بهره میبرند تا یک کانال قیمتی (Channel) را تشکیل دهند. یک کانال قیمتی، یک نمایش بصری از سطوح حمایتی و مقاومتی در بازهٔ زمانی مدنظر را میسازد. مانند خطوط روند ساده، معاملهگر در این حالت نیز به دنبال یک شکست قیمتی و یا یک جرقه به سمت محدودهٔ خارج کانال خواهد بود. آنها ممکن است از این شکست بهعنوان یک نقطهٔ خروج و یا یک نقطهٔ ورود – بسته به نحوهٔ معاملهٔ مدنظرشان – استفاده کنند.
خطوط روند نیز بهمانند دیگر ابزارهای نموداری، دارای محدودیتهایی میباشند که از اصلیترین این موارد، میتوان به نیازمندی آنها به تنظیم دوباره پس از اضافه شدن اطلاعات قیمتی جدید اشاره کرد. یک خط روند ممکن است مدت زمان زیادی معتبر باشد، اما ناگهان جهت حرکت قیمت آنقدر منحرف میشود تا نیاز به بهروزرسانی خط روند احساس گردد. علاوه بر این، معاملهگران از نقاط قیمتی متفاوتی برای رسم این خطوط استفاده میکنند. برای مثال، برخی از معاملهگران از پایینترین نقاط کف قیمت استفاده میکنند، در حالی که دستهٔ دیگر از آنها به دنبال پایینترین قیمتهای بستهشده (lowest closing prices) میباشند. در آخر، خطوط روندی که در تایم فریمهای کوچکتر رسم میشوند به حجم معاملاتی حساس میباشند. خطوط روندی که در هنگام کاهش حجم معاملاتی تشکیل شدهاند، میتوانند بهآسانی با افزایش حجم معاملاتی، شکسته شوند.
دوره های آنلاین یکی از بهترین روشها برای یادگیری مباحث مختلف بهشمار میروند، زیرا ترکیبی از آموزشهای تخصصی در کنار راحتی کار با اینترنت را دارند. در مورد یادگیری تحلیل تکنیکال، تعداد فزایندهای از دوره های آنلاین برای معاملهگرانی با میزان تسلط مختلف بر این مباحث، وجود دارد. معاملهگران میتوانند با سرعت یادگیری خود در این دورهها پیشروی کنند. این موضوع، یک مزیت نسبت به کلاسهای حضوری یا دیگر انواع روشهای آموزشی محسوب میشود.
در این مقاله، ما نگاهی به برترین دوره های آموزش تحلیل تکنیکال، مناسب برای معاملهگران تازهکار و معاملهگران حرفهای (که قصد توسعه مهارتهایشان را دارند) میاندازیم.
نکات کلیدی:
بهترین روش یادگیری تحلیل تکنیکال برای تازهکاران، مواجه شدن با تئوریها و تکنیکهای موجود در این سبک تحلیلی است.
دوره های جامع آنلاین زیادی وجود دارند، که از آنها میتوان به آموزشهای ارائه شده توسط اینوستوپدیا اشاره کرد، اما انواعی دیگر از این دورهها نیز در بستر اینترنت موجودند.
بسیاری از کارگزاریها، حسابهایی آزمایشی (Demo Accounts) برای تقویت مهارتهای معاملهگری، به شما پیشنهاد میدهند.
دورهٔ آموزشی سایت اینوستوپدیا
آکادمی اینوستوپدیا اخیراً از دورهٔ تحلیل تکنیکال خود رونمایی کرده است. این دوره توسط تکنیکالیست مشهور (JC Parets) تدریس شده است. این دوره، تمرکز زیادی بر روی بررسی نمودارها و بررسی اندیکاتورهای ضروری، که در استراتژیهای معاملاتی استفاده میشوند، دارد. این دوره شامل 5 ساعت ویدئوی آموزشی، تمرین و مطالب تعاملی میباشد. در طی این آموزشها، به بررسی دقیق نقاط ورود، نقاط خروج و نقشهٔ معاملاتی شما میپردازیم.
آموزشهای سایت یودمی
یودمی (Udemy) به بزرگترین بازار یادگیری آنلاین در سراسر جهان تبدیل شده است و بیش از میلیونها دانشآموز دارد، که در حال یادگیری بیش از 55 هزار دوره آموزشی، که توسط اساتید آن حوزه تدریس شدهاند، میباشند.
انواع مختلفی از دوره های آموزش تحلیل تکنیکال در سایت یودمی وجود دارد، اما دورهای که توانسته است امتیازات زیادی بهدست آورد، دوره (Master Technical Analysis and Chart Reading Skills) میباشد که شامل 3 ساعت محتوای آموزشی و بیش از 13 مقاله در زمینهٔ جنبههای مختلف تحلیل تکنیکال میباشد. این دوره توسط (Hari Swaminathan)، مؤسس شرکت (OptionTiger)، تدریس شده است. او تا به حال بیش از 30 هزار دانشجو را آموزش داده، و بیش از 30 دوره آموزشی با امتیاز میانگین 4.4 از 5 منتشر نموده است.
دوره های دیگری که روی زیر مجموعههای تحلیل تکنیکال تمرکز دارند عبارتند الگوهای بازگشتی کندلی (candlestick reversal pattern)، معاملهگری براساس پوزیشنها (position trading)، بررسی آماری با استفاده از زبان (R) و همچنین زبانهای مورد نیاز برای برنامهنویسی در حوزهٔ توسعهٔ سیستمهای معاملاتی، پرداختهاند. معاملهگران باید به دنبال دوره هایی باشد که با کلاس دارایی مدنظر و سبک معاملهگریشان سازگار باشد، باید بهخاطر داشته باشیم که روشهای متنوعی برای تحلیل تکنیکال بازار وجود دارد.
بسیاری از کارگزاریهای آنلاین، دوره های آنلاین، وبینارها، و دیگر دوره های آموزشی را برای افرادی که مشتاق یادگیری تحلیل تکنیکال هستند، پیشنهاد میدهند. مزیت اصلی این دورهها، رایگان بودن آنها برای مشتریان این کارگزاریها است. برخی از دیگر کارگزاریها، به همهٔ افراد اجازهٔ دسترسی به دوره هایشان را میدهند. این دورهها به گزینهای جذاب برای افراد گوناگون، پیش از پرداخت هزینه برای یادگیری تحلیل تکنیکال، تبدیل شدهاند.
برخی از دوره های محبوب کارگزاریها به شرح زیر میباشند:
دورهٔ ملزومات تحلیل تکنیکال از کارگزاری (TD Ameritrade)، حوزه وسیعی از مفاهیم تحلیل تکنیکال شامل نحوهٔ خواندن نمودارها، تشخیص الگوهای قیمتی، اضافه کردن اندیکاتورها، تشخیص نقاط بازگشتی در بازار و غیره را پوشش میدهد. که آن را به گزینهای مناسب برای معاملهگران تازهکار و حتی معاملهگران حرفهای، تبدیل کرده است.
(TradeStation University)، جلسات زندهٔ آنلاینی را برگزار میکند که معاملهگران میتوانند در آنها ثبتنام کرده، و نحوهٔ عملکرد معاملهگران حرفهای در دنیای واقعی را تماشا کنند. این دورهها همهچیز از نحوهٔ استفاده از پلتفورم، تا اندیکاتورهای کلیدی که برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج از آنها استفاده میشود را، پوشش میدهد.
دورهٔ دانشگاه معاملهگران، که توسط کارگزاری (Interactive Brokers) ارائه میشود، وبینارهای زنده و ضبطشدهای از مفاهیم تحلیل تکنیکال را آماده کرده است. علاوه بر این دوره، دوره های متنوعی در حوزههای گوناگون بازار، مانند استراتژیهای مورد استفاده در معاملهگری قراردادهای اختیار معامله (options)، توسط این کارگزاری ارائه میشوند.
آکادمی آنلاین معاملهگری
آکادمی آنلاین معاملهگری (online trading academy)، یکی از مشهورترین دوره های آنلاین در زمینهٔ آموزش تحلیل تکنیکال و مفاهیم مرتبط با آن میباشد. با بیش از دو دهه سابقه، این شرکت کار خود را بهعنوان یکی از بزرگترین بسترهای معاملاتی در ایالاتمتحده آمریکا آغاز کرد و توانست حوزهٔ آموزشی خود را بهمرور زمان گسترش دهد. آنها جامعهای با بیش از 200 هزار سرمایهگذار ایجاد کردهاند، که هر یک از آنها در طی زمان توانسته است نحوهٔ معاملهگری را بیاموزند.
کلاسهای این شرکت، حوزه وسیعی از آموزشها را دربرمیگیرند، از این آموزشها میتوان به معاملهگری کوتاهمدت (short-term trading)، معاملهگری سویینگ (swing trading)، معاملهگری با استفاده از پوزیشنها (position trading)، معاملهگری قراردادهای اختیار معامله (options trading)، معاملهگری قراردادهای آتی (futures trading)، معاملهگری در بازار فارکس (forex trading) و دیگر حوزهها، میشود. این شرکت برخلاف دوره های آنلاین دیگر، دوره های حضوری نیز برگزار میکند. این دورهها برای سرمایهگذارانی مناسب هستند که قصد استفاده از تکنیکهایی مشابه با موارد استفادهشده توسط معاملهگران حرفهای در بازار والاستریت را دارند، که شامل موارد بنیادی (fundamentals) و مدیریت ریسک (risk management) میشود.
دوره های آنلاین، روشی عالی برای یادگیری تحلیل تکنیکال بهشمار میروند، زیرا آنها آموزشهای تخصصی اساتید را در کنار آسانی استفاده در هر زمان و هر مکان، به ارمغان میآورند. با رشد تعداد این دورهها، معاملهگران میتوانند صدها دوره در تمامی زمینههای بازار، از موارد بنیادی گرفته تا تحلیل تکنیکال و نحوهٔ استفاده از آنها در دنیای واقعی را پیدا کنند.
دوره هایی که به آنها اشاره شد تماماً به زبان انگلیسی میباشند. با توجه به اینکه بیشتر منابع اصلی تحلیل تکنیکال به زبان انگلیسی میباشند، هر دوره یا منبع دیگری باید به منابع اصلی مرتبط باشد. شرکت کردن در هر دورهای باید با آگاهی از منابع آن دوره انجام شود. با توجه به اهمیت آموزش در زمینهٔ بازارهای مالی و علیالخصوص تحلیل تکنیکال که با سرمایهٔ شما سر و کار دارد، همیشه در پی بهترین و اصیلترین منابع در این زمینه باشید. برجستهترین مؤسسه در زمینهٔ تحلیل تکنیکال، مؤسسهٔ CMT میباشد و بهترین منابع را میتوانید در بخش تریدینگ انتشارات وایلی پیدا کنید.
اوراق قرضه ضمانت شده (Guaranteed Bonds)، اوراق بهاداری بر پایهٔ بدهیها هستند که به شما پیشنهاد یک گارانتی ثانویه (Secondary guarantee) بهمنظور پرداخت سود و یا پرداخت مبلغ اصلی (Interest and principal payments) توسط طرف سوم ضمانتکننده، در صورت ناتوانی صادرکنندهٔ این اوراق در پرداخت سود و یا مبلغ اصلی پول به دلایلی مانند ورشکستگی (Bankruptcy) میباشد. یک اوراق قرضه ضمانت شده میتواند توسط بک شرکت بیمهٔ ضمانتکنندهٔ اوراق قرضه (Bond Insurance Company)، یک گروه مالی (Group entity)، دولت (government authority)، و یا شرکت مادر یا سرمایهگذاریهای مشترک (Joint Ventures) که این اوراق را صادر کردهاند، ضمانت شوند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اوراق قرضه میتوانید از مطلب آموزشی «اوراق قرضه چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
اوراق قرضه ضمانت شده، اوراق بهاداری بر پایهٔ بدهیها هستند که به شما تضمین میدهند که در صورت عدم پرداخت سود و یا اصل پول توسط صادرکنندهٔ این اوراق، تمامی این مبالغ توسط طرف سوم ضمانتکنندهٔ پرداخت خواهند شد.
صادرکنندگان اوراق قرضه مشارکتی (Corporate bonds) و یا اوراق قرضه شهرداری (Municipal Bonds) در صورتی بهرهمندی از سطح اعتبار پایین، از کمک شرکتهای ضمانتکنندهای مانند مؤسسات مالی (Financial Institutions)، صندوقهای سرمایهگذاری (Funds)، دولتها، و یا شرکتهای تابعه (Corporate Subsidiaries) استفاده میکنند.
مزیت اوراق قرضه ضمانت شده، این است که آنها جهت سرمایهگذاری بسیار امن میباشند، و به شخصیتهای مالی و تجاری این اجازه را میدهند تا سرمایهگذاریشان را – معمولاً با شرایطی بهتر- امنتر کنند.
از معایب اوراق قرضه ضمانت شده میتوان به پرداخت مقدار سود کمتر از اوراق قرضه ضمانتنشده اشاره کرد، آنها همچنین تاریخ انقضای طولانیتری داشته و برای صادرکنندهشان نیز گرانتر تمام میشوند، زیرا که آنها باید به شخص و یا شرکت ضمانتکننده، مبلغی را بهعنوان ممیزی مالی (Financial Audit) پرداخت کنند.
یک اوراق قرضه ضمانت شده چگونه کار میکند؟
اوراق قرضه مشارکتی و اوراق قرضه شهرداریها ابزارهای مالی هستند که توسط شرکتها و یا ادارات دولتی بهمنظور کسب سرمایه استفاده میشوند. در واقع آنها وام هستند: شخص صادرکنندهٔ این اوراق (شخص حقیقی و یا حقوقی) در حال قرض گرفتن پول از سرمایهگذاران میباشد که در واقع این اوراق قرضه را خریداری کردهاند. این قرض میتواند به مدتزمانی مشخص ادامهدار باشد – هر چقدر که این مدتزمان به طول بینجامد – پس از آن صاحبان اوراق قرضه مبلغ اصلی خود را دوباره دریافت میکنند. در طی دورهٔ حیات یک اوراق قرضه، شخصیت صادرکنندهٔ بهصورت دورهای به پرداخت بهرههایی به خریداران میپردازد، که با نام کوپن (Coupons) شناخته میشوند و بهعنوان سودی حاصل از سرمایهگذاری به صاحبان این اوراق قرضه پرداخت میگردند.
نکتهٔ مهم: بسیاری از سرمایهگذاران اوراق قرضه را خریداری مینمایند و آن را به سبد سهامی خود اضافه میکنند تا بتوانند از درآمد بهرهٔ آن در طی سال بهرهمند شوند.
هر چند، اوراق قرضه دارای یک ریسک ذاتی از عدم پرداخت تعهدات (Defaults) میباشند، بدین معنی که شرکت صادرکننده و یا شهرداری ممکن است دارای منابع پولی کافی بهمنظور تحقق بخشیدن به تعهدات در قبال پرداخت بهره و همچنین پرداخت مبلغ اصلی را نداشته باشد. این یعنی صاحب اوراق قرضه برای مدتی سود بهرهٔ پرداختیاش را از دست میدهد، و در بدترین سناریویی که میتواند رخ دهد، ممکن است هرگز مبلغ اصلی پرداختشده را دریافت نکند.
برای کاستن از هرگونه ریسک عدمپرداخت تعهدات و بهبود میزان اعتبار اوراق قرضه، شخصیت صادرکنندهٔ آن ممکن است از گارانتی اضافهای برای بالا بردن اعتبار اوراقی که قصد انتشارشان را دارد، استفاده کند. طی این فرآیند، اوراق قرضه ضمانت شده ایجاد میشود. یک اوراق قرضه ضمانت شده، اوراقی است که پرداخت سود و همچنین اصل پول پرداختشده توسط طرف سوم ضمانتکننده پشتیبانی میشود. اینطرف سوم ضمانتکننده میتواند یک بانک و یا یک شرکت بیمه باشد. اوراق قرضه دارای ضمانت، ریسک عدم پرداخت تعهدات را با ایجاد کردن یک پرداختکنندهٔ پشتیبان، (در صورتی که خودِ صادرکننده نتواند به تعهداتش جامهٔ عمل بپوشاند)، از بین برده است. در شرایطی که صادرکننده نتواند سود بهرهٔ پرداختی و یا اصل مبلغ را بازپرداخت کند، ضمانتکننده وارد میشود و تمامی پرداختیهای لازم را انجام میدهد. صادرکنندهٔ اوراق قرضه به ضمانتکننده مبلغی را بهمنظور این حفاظت میپردازد، که معمولاً برابر با 1 تا 5 درصد از ارزش کل اوراق قرضه صادرشده میباشد.
مزایا و معایب اوراق قرضه ضمانت شده
اوراق قرضه ضمانت شده بهعنوان سرمایهگذاریهای بسیار امن در نظر گرفته میشود، و سرمایهگذاران در این اوراق قرضه از امنیت اوراق قرضه که نهتنها توسط صادرکننده، بلکه توسط یک شرکت پشتیبان نیز ضمانت میشوند، اطمینان حاصل میکند. بهعلاوه، این نوع از اوراق قرضه هم برای صادرکننده و هم برای ضمانتکننده دارای سود میباشد. اوراق قرضه ضمانت شده به شخصیتهای تجاری با اعتبار پایین اجازه میدهد تا اوراق قرضهای را صادر کنند که بهتنهایی و بدون وجود ضامن، امکان صدورشان را نداشتند، و بتوانند این اوراق قرضه را با بندها و شرایطی بهتر صادر کنند. صادرکنندگان میتوانند در صورت یک طرف سوم ضمانتکننده، بهرهٔ کمتری به خریدار این اوراق بپردازند. در این حالت نیز ضامن، مبلغی برای قبول کردن ریسک ضمانت این اوراق دریافت میکند.
اما از معایب اوراق قرضه ضمانت شده میتوان به مواردی که در ادامه آمده است اشاره کرد. به دلیل ریسک کاهش پیداکردهٔشان، این اوراق معمولاً دارای نرخ بهرهٔ پرداختی کمتری نسبت به اوراق قرضه ضمانتنشده (bond without guarantee) و یا اوراق قرضه بیمهنشده (uninsured bond) دارند. این نرخ پایین بهره همچنین بر روی هزینهای که صادرکنندهٔ باید به ضمانتکننده پرداخت کند نیز اثر میگذارد. ضمانت و پشتیبانی از یک طرف قرارداد میتواند هزینههای تولیدشدهٔ سرمایه برای یک شخصیت صادرکنندهٔ اوراق قرضه را افزایش دهد. این مورد همچنین میتواند منجر به طولانیتر و پیچیدهتر شدن پروسهٔ صدور این اوراق شود، زیرا ضامن در این حالت به بررسی وضعیت مالی و اعتبار صادرکنندهٔ اوراق قرضه میپردازد.
انواع مختلف انشعابات یا فورکهای (forks) رمز ارزها بهطور مرتب در حال انجام میباشد. حتی بیت کوین چندین دور از این فورکها را تجربه کرده است. یکی از بزرگترین و جنجالیترین فورکهای بیت کوین در سال 2017 اتفاق افتاد. بیت کوین گُلد یک هارد فورک از رمز ارزِ متنِ بازی بود که در 24 اکتبر 2017 رخ داد. در حالی که هارد فورکها به دلایل مختلفی ایجاد میشوند – مثلاً افرایش توکنها وقتی مشتریهای آن رمز ارز زیاد میشوند، تفاوت بین توسعه دهندگان و … – براساس آنچه توسعهدهندگان بیت کوین گُلد (BTG) اعلام کردهاند، هدف از ایجاد بیت کوین گُلد این بود که “بیت کوین را دوباره غیرمتمرکز کنند.”
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد هاردفورک ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «هارد فورک چیست؟» را مطالعه نمایید.
در ظاهر ایدهٔ “غیرمتمرکز کردن دوبارهٔ بیت کوین” عقلانی بهنظر نمیرسد. چون بیت کوین مثل همهٔ رمز ارزهای دیگر اساساً بهصورت غیرمتمرکز ایجاد شده است و بههیچ بانک مرکزی، کشور و یا دولت خاصی مربوط نمیشود.
یکی از مسائل مهم که جرقهٔ توسعهٔ بیت کوین گُلد را در ذهن توسعهدهندگان آن ایجاد کرد اصلاً به متصل بودن آن به یک نهاد مرکزی مربوط نبود. مسألهٔ اصلی فرآیند استخراج بود. توسعهدهندگان بیت کوین گُلد این ایده را میپروراندند که با یک اگوریتم جدید برای فرآیند استخراج (در این مورد، الگوریتم اثبات کار( proof-of-work) به نام Equihash)، میتوانند شاخهٔ جدیدی از مشهورترین رمز ارز جهان ایجاد کنند که به استخرهای بزرگ برای استخراج نیاز نداشته باشد.
استخراج بیت کوین اگرچه ممکن است پُرمنفعت باشد اما هزینه و انرژی زیادی باید صرف آن کرد. پُربازدهترین فعالیتهای استخراج بیت کوین مربوط میشود به استخرهای استخراج که تعداد زیادی از ماینرهای را به هم متصل میکند که هر کدام به تجهیزات و انرژی بالایی نیاز دارند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد استخراج بیت کوین میتوانید از مطلب آموزشی «استخراج بیت کوین» دیدن نمایید.
افرادی که میخواهند به تنهایی به استخراج بیت کوین بپردازند یا باید سرمایهگذاری زیادی برای ایجاد حلقهٔ استخراج خود انجام دهند یا اینکه بهراحتی، به علت ضعیف بودن تجهیزات، در رقابت با رقبای قدرتمندتر شکست خواهند خورد.
یکی از اهداف اصلی ایجاد بیت کوین گُلد تغییر الگوریتم فرآیند استخراج بود که با رایانههای معمولی نیز بتوان در عملیات استخراج شریک شد.
بیت کوین گُلد اولین هارد فورک بیت کوین نبود. بیت کوین کش نیز در آگوست 2017 با یک هارد فورک از بیت کوین منشعب شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد هاردفورک بیت کوین کش میتوانید از مطلب آموزشی «هارد فورک بیت کوین کش چیست؟» دیدن نمایید.
توزیع، حفاظت، شفافیت
علاوه بر “دوباره غیرمتمرکز کردن” بیت کوین، توسعهدهندگان بیت کوین گُلد، همچنین روی مسائل مربوط به توزیع، حفاظت و شفافیت نیز تمرکز کردند. براساس وبسایت بیت کوین گُلد “ایجاد یک هارد فورک در شبکهٔ بلاک چین، یک دارایی دیجیتال جدید ایجاد میکند که در اختیار علاقهمندان به رمز ارزها قرار میگیرد.”
در دنیای ارزهای مجازی، تهدید هکرها و افراد بَدطینت همواره نگرانکننده میباشد. به همین دلیل، توسعهدهندگان بیت کوین گُلد از آغاز به کار این کوین تمهیدات بیشتری در زمینهٔ حفاظت و امنیت در نظر گرفتهاند که امنیت بیشتری برای حساب کاربران و دارایی آنها ایجاد کنند. ریپلی پروتکشن (replay protection) و والتهایی با آدرسهای یکتا از جملهٔ این تمهیدات حفاظتی میباشند.
این حقیقت که بیت کوین گُلد “یک پروژهٔ نرمافزاری متن باز رایگان میباشد که توسط توسعهدهندگان داوطلب ایجاد شده و از طرف جامعه روزافزون علاقهمندان به بیت کوین در سرتاسر جهان حمایت میشود،” نیز کشش و جاذبهٔ خوبی برای دیگران میباشد.
بیت کوین گُلد در صرافیها
برای همهٔ رمز ارزها، یکی از فاکتورهای تعیینکنندهٔ موفقیت کوتاهمدت و بلندمدت، موجود و قابل معامله بودن آنها در صرافیهای رمز ارزها میباشد. برای انجام تراکنش در یک رمز ارز خاص، آن رمز ارز باید در صرافی موجود باشد.
براساس وبسایت بیت کوین گُلد، در مارس 2018، رمز ارز بیت کوین گُلد در صرافیهای بیترکس، بیت فینکس، بایننس، Bithumb، ، HitBTC، Uphold، YoBit، Gate.io، Changelly، Shapeshift، BitBay، Abucoins، Change Now، Evercoin، Tdax، Bitsane، Bitstarex، QuadrigaCX، Cex.io، Okex، Anybits، BestRate، Bitmarket، Indacoin، CoinSwitch، and Unocoin، وجود دارد.
در حال حاضر، صرافیهای بیشتری بیت کوین گُلد را به رمز ارزهای قابل معامله خود اضافه کردهاند. رمز ارزها همچنین از طریق سرویس والتهایی مانند Trezor Wallet، Ledger Wallet، Exodus ،Coinomi Bitpie، Guarda، Freewallet و Kasse نیز ارائه میشوند. براساس وبسایت بیت کوین گُلد در تاریخ ژانویه 2018، این رمز ارز در 46 بازار و در 26 صرافی موجود میباشد.
توسعهدهندگان بیت کوین گُلد بعد از شروع به کار آن، از عرضهٔ این کوین “قبل از استخراج (post-mine)” استفاده کردند. این عرضه قبل از استخراج به این صورت بود که 100,000 کوین بعد از انجام فورک استخراج شد. این عمل با هدف استخراج سریع 8,000 بلاک بهعنوان “هدیه” برای توسعه و گسترش شبکهٔ بیت کوین گُلد انجام شد.
تقریباً 5% آن 100,000 کوین استخراج شده بهعنوان جایزهٔ تشویقی به هرکدام از 6 عضو اصلی داده شد. هنگام شروع بهکار بیت کوین گُلد، همهٔ صاحبان بیت کوین، بیت کوین گُلد را با نرخ یک بیت کوین در برابر یک بیت کوین گُلد دریافت میکردند.
صرافی کوین بیس، که یکی از بزرگترین صرافیهای رمز ارزها میباشد، در زمان شروع بهکار بیت کوین گُلد، به آن بدبین بود. نمایندگان کوین بیس اعلام کردند که چون “توسعهدهندگان بیت کوین گُلد کُدهای این شبکه را در اختیار عموم قرار ندادهاند، این صرافی نمیتواند آن را پشتیبانی کند. این یک ریسک امنیتی خطرناک میباشد.”
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد صرافی کوین بیس میتوانید از مطلب آموزشی «صرافی کوین بیس چیست؟» دیدن نمایید.
در 4 مارس 2018، بیت کوین گُلد 253 نود فعال داشت. بیشترین تمرکز نودها در آلمان بود با 46 نود، آمریکا و فرانسه و روسیه به ترتیب با 38، 37 و 18 نود در مکانهای بعدی قرار داشتند.
در فوریه 2018، توسعهدهندگان بیت کوین گُلد، مرورگر بیت کوین گُلد را رونمایی کردند.
مانند بیشتر رمز ارزها، بیت کوین گُلد نیز بدخواهان زیادی دارد. تنها یک روز بعد از شروع به کار بیت کوین گُلد، ماینرها یکی از توسعهدهندگان بیت کوین گُلد را متهم کردند که حقالعمل 0.5% برای تراکنشها تعبیه کرده است که از چشم ماینرها مخفی است.
آیندهٔ بیت کوین گُلد
براساس وبسایت بیت کوین گُلد، توسعهدهندگان این رمز ارز برنامههای توسعهٔ جاهطلبانهای برای آینده دارند. در سه ماه اول 2018، بعضی از اهدافی که در وبسایت بیت کوین گُلد ذکر شده بود عبارت بودند از: “تجمیع کتابخانههای متن باز” BitcoinJS، BitcoinJ و CoPay، همچنین “همکاری با مؤسسات آکادمیک و دانشگاهها” و “طراحی و بازسازی برند” شامل نوسازی وبسایت.
در سه ماههٔ دوم 2018، هدف بیت کوین گُلد، اضافه کردن یک شبکه لایتنینگ و یک سیستم استخراج غیرمتمرکز از طریق نرمافزار P2Pool بود. توسعهدهندگان، برنامههایی برای اضافه کردن یک برنامهٔ پرداخت از طریق کارت اعتباری و سیستمهای پرداخت دیگر، نیز داشتند.
اهداف توسعهدهندگان بیت کوین گُلد در انتهای 2018، توسعهٔ “سیستمی برای نقلوانتقال در شبکههای بلاک چین مختلف (sidechains and cross-chain atomic swaps)”، همچنین چندین گردهمایی و کنفرانس توسعهدهندگان، بود. در سال 2019 نیز توسعهدهندگان بیت کوین گُلد روی تراکنشهای خصوصی و تأمین هزینه برای تحقیقات متمرکز بودند.
برنامههای بلندمدت توسعهدهندگان این رمز ارز عبارتست از: تحقیق روی قراردادهای هوشمند و دموکراسی شبکهٔ بلاک چین، همچنین توسعهٔ یک شبکهٔ غیرمتمرکز برای معاملهٔ پولهای سنتی و رمز ارزها میباشد.
توسعهدهندگان بیت کوین گُلد توجه خوبی به رابطهٔ این رمز ارز با بیت کوین و کل دنیای رمز ارزها دارند. به این دلیل، آنها نشان دادهاند که “هدف اصلی ما ارتقای کل دنیای رمز ارزها و بیت کوین میباشد، نه فقط بیت کوین گُلد.” طبق گفتهٔ توسعهدهندگان بیت کوین گُلد، بعضی از پیشرفتهای حاصلشده از فعالیت آنها عبارتست از: “روشهای متنوع برای هارد فورکها، “مکانیزم رأیگیری هوشمند” و سیستم تصمیمگیری غیرمتمرکز در توسعه رمز ارزها.”
الگوی تقاطع مرگ (Death cross) در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی تقاطع مرگ، یک الگوی نموداری تحلیل تکنیکال است که پتانسیل احتمالی عرضهٔ بالا، و کاهش قیمتها در نتیجهٔ فروش یکجا را نشان میدهد. الگوی تقاطع مرگ هنگامی بر روی نمودار نمایان میشود که میانگین متحرک کوتاهمدت، با حرکت از پایین به بالا میانگین متحرک بلندمدت را قطع کند. عموماً، بیشترین میانگینهای متحرک استفاده شده در این الگو، میانگینهای متحرک 50 و 200 روزه هستند.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی درمورد میانگین متحرک ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
نکات کلیدی
الگوی تقاطع مرگ، یک الگوی نموداری تحلیل تکنیکال است که نشاندهندهٔ پتانسیلی برای عرضهٔ بالا و کاهش قیمتها است، و بهعنوان یک عامل پیشبینیکننده قابل اعتماد در پیشبینی نزولیترین بازارهای قرن گذشته، شامل سالهای 1929، 1938، 1974، و 2008 شناخته شده است.
یک الگوی تقاطع مرگ، هنگامی بر روی نمودار نمایان میشود که میانگین متحرک کوتاهمدت یک سهم، معمولاً 50 روزه، میانگین متحرک بلندمدت، معمولاً 200 روزه، را قطع کند.
الگوی تقاطع مرگ، با تقاطع طلایی (Golden cross) که نشاندهندهٔ حرکت صعودی قیمت است، در تضاد میباشد.
نشانگر الگوی تقاطع مرگ، بهعنوان پیشبینی کنندهای قابل اعتماد برای پیشبینی بعضی از نزولیترین بازارهای قرن گذشته، در سالهای 1929، 1938، 1974 و 2008 به اثبات رسیده است. سرمایهگذارانی که در شروع این بازارهای نزولی، از بازار بورس خارج شدند، از ضررهای هنگفتی به بزرگی 90% در دهه 30 میلادی جلوگیری نمودهاند. بهعلت اینکه الگوی تقاطع مرگ یک الگوی بلندمدت است، برخلاف بسیاری از الگوهای نموداری کوتاهمدت مانند الگوی کندلی دوجی، ارزش بیشتری برای سرمایهگذارانی که به دنبال برداشت سود خود پیش از آنکه یک بازار نزولی جدید به وقوع بپیوندد دارد. افزایش در حجم معاملات (Volume) معمولاً توأم با ظهور الگوی تقاطع مرگ است.
الگوی تقاطع مرگ (Death cross Pattern) به شما چه میگوید؟
الگوی تقاطع مرگ هنگامی بهوجود میآید که میانگین کوتاهمدت متحرک، (معمولاً 50 روزه)، میانگین بلندمدت متحرک (200 روزه) را به سمت پایین قطع کند و در نهایت توسط تحلیلگران و معاملهگران، بهعنوان سیگنال یک روند نزولی قطعی در بازار تعبیر شود.
در اینجا مثالی از یک الگوی تقاطع مرگ بر روی شاخص S&P 500 در دسامبر 2018 را مشاهده میکنیم:
الگوی تقاطع مرگ (Death Cross) در نمودار شاخص S&P 500؛ منبع: Tradingview
نام الگوی تقاطع مرگ نشأت گرفته از شکل X مانندی است که بههنگام سقوط میانگین متحرک کوتاهمدت، به زیر میانگین متحرک بلندمدت بهوجود میآید. از دید تاریخی، این الگو پیش از یک دورهٔ نزولی بلندمدت برای دو میانگین بلند و کوتاهمدت اتفاق میافتد.
الگوی تقاطع مرگ، سیگنالی است که نشان از مقدار حرکت کوتاهمدت در یک سهم یا شاخص یک سهم در حال کُند شدن میدهد. ولی این الگو، همیشه برای تشخیص اینکه یک بازار صعودی در حال پایان است، قابل اعتماد نیست. دفعات زیادی الگوی تقاطع مرگ، مانند تابستان سال 2016 بر روی نمودار نمایان شده و بعدتر بهعنوان یک نشانگر غلط شناخته شدهاست.
آن دسته از افرادی که در طی تابستان سال 2016 از بازار خارج شدند، مقدار سود قابل ملاحظهای را از بازار سهام که سرتاسر سال 2017 نیز ادامه داشت را از دست دادند. مثال ستارهٔ مرگ سال 2016، در حقیقت طی یک اصلاح تکنیکال تقریباً 10 درصدی اتفاق افتاد که در بعضی از مواقع بهعنوان فرصت خرید شناخته شده و از آن بهعنوان خرید در دره یاد میشود.
عقاید زیادی راجع به اینکه دقیقاً چه چیزی موجب تشکیل این تقاطع معنادار میانگینهای متحرک میشود، وجود دارد. برخی از تحلیلگران آن را با تقاطع میانگین متحرک 100 روزه با میانگین متحرک 30 روزه تعریف میکنند، در حالی که برخی دیگر آن را با تقاطع میانگین متحرک 200 روزه، با میانگین متحرک 50 روزه تعریف میکنند. تحلیلگران همچنین تقاطعهایی که بر روی نمودارهای بازهٔ زمانی کمتر نیز اتفاق میافتد را بهعنوان تأیید روند قوی و ادامهدار در نظر میگیرند. صرفنظر از تنوع و تعریف دقیق یا بازهٔ زمانی بهکار گرفته شده، این عبارت همیشه به یک میانگین متحرک کوتاهمدت اشاره دارد که پیش از تقاطع به زیر یک میانگین متحرک بلندمدت، مقادیر بیشتری داشته است.
مثالی از الگوی تقاطع مرگ
عکس پایین، مثالی از دو الگوی تقاطع مرگ را در نمودار سهام فیسبوک (Facebook Inc) که در سال 2018 اتفاق افتاد را نشان میدهد. بعد از اولین تقاطع در آوریل، این سهام دچار تغییر مسیر شد و شروع به افزایش قیمت کرد. دومین تقاطع که در سپتامبر اتفاق افتاد، سیگنال یک روند نزولی بلندمدت را برای این سهم داد.
نمودار سهام Facebook Inc. – منبع: Tradingview
با نگاهی به نزولیترین بازارهای قرن گذشته، بهنظر میرسد که الگوی تقاطع مرگ هنگامی که بازار حدود 20% از ارزش خود را از دست داده، قابل استنادتر میباشد. در آن مثالها، سرمایهگذارانی که از بازار سهام خارج شدند ضرر خود را به پایینترین حد ممکن رساندند. اما برای اصلاح قیمتی کمتر از 20% حضور موقتی الگوی تقاطع مرگ روی نمودار میتواند بازتابی از ضررهایی باشد که از پیش ثبت شدهاند و بنابراین میتواند نشاندهندهٔ یک موقعیت خرید باشد.
تفاوتهای میان الگوی تقاطع مرگ و الگوی تقاطع طلایی
الگوی متضاد تقاطع مرگ، الگوی تقاطع طلایی (Golden cross) است. هنگامی که میانگین متحرک کوتاهمدت یک سهام یا شاخص، به سمت بالای میانگین متحرک بلندمدت حرکت میکند، بسیاری از سرمایهگذاران از این الگو بهعنوان نشانگر بازار صعودی یاد میکنند. الگو تقاطع طلایی معمولاً هنگامی که مقدار حرکت یک سیر نزولی بلندمدت به پایان برسد ظهور میکند.
همانند الگوی تقاطع مرگ سرمایهگذاران باید برگشت روند بعد از چندین روز یا هفته حرکت قیمت در جهت جدید را تأیید کنند. بخش زیادی از سرمایهگذاریها با استفاده از الگوها، پیشگویی کامبخشی است. زیرا حجم معاملات با توجه به ورود سرمایهگذاران بیشتر که با افزایش اخبارهای مالی در مورد یک سهم بهخصوص، یا حرکت در یک شاخص وارد بازار میشوند، افزایش مییابد.
تمام نشانگرها دارای تأخیر میباشند و هیچ نشانگری نمیتواند آینده را بهدرستی پیشبینی کند. همان طور که در مثال فیسبوک در بالا دیدید، اولین الگوی تقاطع مرگ، سیگنالی غلط را ارائه داده بود و اگر یک معاملهگر در آن زمان وارد معاملهٔ فروش میشد بهسرعت در دردسر میافتاد. برخلاف قدرت آشکار در پیشگویی بازارهای نزولی گذشته، تقاطعهای مرگ مرتباً سیگنالهای غلط نیز تولید میکنند. بنابراین یک الگوی تقاطع مرگ، همیشه باید با در نظر گرفتن سیگنال و دیگر اندیکاتورها قبل از انجام معامله بررسی و تأیید شود.
پیش از آنکه به معرفی صرافی کوین بیس (Coinbase) بپردازیم باید خدمت افرادی که تاکنون توجهی به یکی از بزرگترین جریانات موجود در بازار سرمایهگذاری و تکنولوژی نداشتهاند باید بگوییم که رمزارزها، ارزهایی هستند که تولید ارز و کار تایید انتقال وجوه را تنظیم کرده و مستقل از بانکها عمل میکنند. واحدهای ارزی که از طریق فرآیندی که به آن استخراج گفته میشود ایجاد میگردند.
برای استخراج بیت کوین، ماینرها اقدام به ران برنامههای کامپیوتری کرده تا صحت اطلاعاتی که یک تاریخچه کامل از تراکنشهای بیت کوین را شکل میدهد تایید کنند.
از فناوری که با نام بلاک چین شناخته میشود برای ایجاد تراکنشهای برگشتناپذیر و قابل ردیابی استفاده میشود. ایجاد تراکنشهای برگشتناپذیر و قابل ردیابی فرآیند تایید و اعتبارسنجی را میسر میکند.
هنگامی که یک ماینر، دادهها را (که وارد یک بلاک و در نتیجه بلاکچین میشود) تایید کرد، مقداری پاداش به صورت رمزارز به آن اعطا میشود. به عنوان مثال، برای تایید این دادهها مقداری بیت کوین به شما اعطا میشود.
بنا به دلایل متعدد، رمزارزها توجهات بیسابقهای را به سمت خود جلب کرده و گمانهزنیهای زیادی در خصوص این بازار به گوش میرسد.
1) از سال 2017، ارزش بیت کوین همراه با اتر که به نظر روزی از غولهای بازار پیشی خواهد گرفت به صورت پیوسته در حال افزایش بوده است.
2) به اعتقاد برخی فناوری بلاکچین موجود در صنعت رمزارزها که بالا به آن اشاره شد به عنوان ستون فقرات سیستمهای مالی آینده مطرح شده است.
3) افزایش تعداد افرادی که بازار رمزارزها را به شکل سرمایهگذاری در بازار طلا میبینند. اگر ارزش رمزارزها به ثبات برسد، خرید بیت کوین یا اتر ارزش ریسک جهت سرمایهگذاری را خواهد داشت.
نکات کلیدی:
برای استخراج بیت کوین، ماینرها اقدام به ران برنامههای کامپیوتری کرده تا صحت اطلاعاتی که یک تاریخچه کامل از تراکنشهای بیت کوین را شکل میدهند تایید کنند.
از سال 2017، ارزش بیت کوین همراه با اتر که به نظر روزی از غولهای بازار پیشی خواهد گرفت به صورت پیوسته در حال افزایش بوده است.
صرافی کوین بیس یک شرکت تبادل داراییهای دیجیتالی جهانی (GDAX) بوده که محلی را جهت خرید و فروش ارزهای دیجیتال فراهم میکند.
صرافیهایی نظیر صرافی کوین بیس روشی برای شروع شکل جدیدی از سوداگری (معامله) و سرمایهگذاری ارزی است.
صرافی کوین بیس
اگر قصد معامله با رمزارزها را دارید، به یک پلتفرم جهت انجام مبادلات و یک واسطه جهت اتصال به شبکه نیاز دارید. صرافی کوین بیس یک شرکت تبادل داراییهای دیجیتالی جهانی است که محلی را جهت خرید و فروش ارزهای دیجیتال و همچنین اطلاعاتی در خصوص تراکنشهایی که جهت تایید وارد شبکه بلاکچین شدهاند در اختیار شما قرار میدهد.
صرافی کوین بیس مانند یک کیف پول نیز عمل میکند. شما میتوانید ارزهای دیجیتال خود را در این صرافی ذخیره کنید. اپلیکیشن این صرافی قابلیت انجام معاملات بیت کوین، اتریوم و بیت کوینکش و لایت کوین و همچنین سایر داراییهای دیجیتال و ارزهای فیات در 32 کشور جهان را دارد.
این اپلیکیشن همچنین قابلیت انجام تراکنشهای بیت کوین در بسیاری از کشورهای جهان را دارد. بر اساس اطلاعات موجود در وبسایت صرافی کوین بیس، این شرکت به بیش از 10 میلیون مشتری خدماترسانی کرده و کار تبادل رمزارزها را به ارزش تقریبی بیش از 50 میلیارد دلار تسهیل کرده است.
اگر قصد معامله با رمزارزها را دارید، به یک پلتفرم جهت انجام مبادلات و یک واسطه جهت اتصال به شبکه نیاز دارید. صرافی کوین بیس یک شرکت تبادل داراییهای دیجیتالی جهانی است که محلی را جهت خرید و فروش ارزهای دیجیتال و همچنین اطلاعاتی در خصوص تراکنشهایی که جهت تایید وارد شبکه بلاکچین شدهاند در اختیار شما قرار میدهد.
ضرورتا، اگر به تبادل رمزارزها علاقه دارید ولی نمیخواهید گرفتار مسائل موجود در فناوری اصلی و زیربنایی شوید، محصولاتی مانند صرافی کوین بیس روشی برای شکل جدیدی از سوداگری و سرمایهگذاری ارزی هستند.
علیرغم داشتن مزایای متعدد، در صورتی که از صرافی کوین یس در معاملات خود استفاده کنید برخی از مزایای مبادله با رمزارزها و فناوری بلاکچین را از دست خواهید داد.
در صرافی کوین بیس شما نیمهناشناس نیستید، در واقع نام شما به حساب کوین بیس و همچنین حساب بانکی خودتان ضمیمه میشود. در نتیجه رهگیری و ردیابی تاریخچه تراکنشها کار نسبتا سادهای خواهد بود. و اگر از فناوری بلاکچین استفاده نمیکنید، نمیتوانید کار زیادی برای اطمینان از اینکه کار تایید تاریخچه تراکنشهای شما یا حساب شما در حال پردازش است انجام دهید. در عوض، در صورت استفاده از صرافی کوین بیس شما به یک واسطه اطمینان میکنید.
خرید و فروش رمزارزها در صرافی کوین بیس چگونه است؟
به منظور استفاده از صرافی کوین بیس می بایست به یک حساب بانکی، کارت اعتباری یا حساب کوین بیس خود متصل شده تا بتوانید به خرید رمزارزها بپردازید.
با وجود اینکه با استفاده از حسابهای بانکی مجاز به انجام معاملات در محدوده وسیعتری هستید (100 دلار/تراکنش، 2500 دلار/هفته)، ولی می بایست زمان زیادی را جهت تایید تراکنشها صرف کنید. در واقع به مدت 2 الی 4 روز (بسته به بانک خودتان) پولی در کیف پول کوین بیس خود نخواهید دید.
همچنین در هنگام استفاده از صرافی کوین بیس، زمانی که فروش شما تایید شد، 2 الی 4 روز طول میکشد تا این فرآیند بر روی حساب بانکی شما نشان داده شود.
اگر از کارت اعتباری استفاده میکنید، محدوده معاملاتی شما کوچکتر (200 دلار/هفته) خواهد بود ولی به سادگی و از طریق انتقال وجوه از حساب آن به بانک به سایت میتوانید به خرید رمزارزها بپردازید.
در اینگونه تراکنشها، بیت کوین به صورت آنی در کیف پول صرافی کوین بیس شما نمایش داده خواهد شد. برای فروش بیت کوین میتوانید از حساب پیپال خود نیز استفاده کنید. در این نوع حساب، به محض مبادله بیت کوین خود با ارز محلی میتوانید پول خود را دریافت کنید. این نوع تراکنش نیز اکثرا از نوع تراکنشهای آنی است.
اکثر ما فاقد فناوری مکانی جهت اتصال به بلاکچین و یا ذخیره رمزارزهای خود هستیم. اینجاست که صرافی کوین بیس وارد عرصه میشود. علیرغم وجود فناوری پیچیده مربوط به سرمایهگذاری، سوداگری و تملک، صرافی کوین بیس فضایی را ایجاد کرده که این فرآیند را مانند خرید و فروش سهام به میزان قابل توجهی ساده و آشنا میکند.
بیمه و امنیت
برای اطمینان از امنیت داراییهای رمزارزی که خریده و در حساب صرافی کوین بیس خود ذخیره کردهاید، این پلتفرم 98 درصد وجوه کاربران را به صورت آفلاین ذخیره میکند.
بر روی سایت، صرافی کوین بیس مشتریان را از “قطع کامل دادههای حساس به اینترنت” (که به صورت عادی بر روی سرورهای ما می نشینند) مطمئن میکند. در مرحله بعدی، دادهها، رمزگذاری شده و به درایوهای USB و بکآپهای کاغذی منتقل میشوند. سپس این اطلاعات در صندوقهای جعبهای امن قرار گرفته و در کل جهان توزیع میشوند.
دو درصد باقیمانده از وجوه در بخش آنلاین کوین بیس نگهداری و ذخیره میشوند. صرافی کوین بیس به نیابت از مشتری از تمام ارزهای فیات نگهداری میکند. بنابراین اگر در حساب کوین بیس (کیف پول USD) ارز فیات دارید نگران نباشید زیرا بیمه FDIC وجوه شما را تا سقف 250000 دلار بیمه میکند (درست مانند یک بانک معمولی). حتی در صورتی که صرافی کوین بیس ورشکسته شود، این کار از داراییهای مشتریان محافظت خواهد کرد.
اگر مقدار زیادی از پول شما در بیت کوین درگیر است، ممکن است به محلی امن برای ذخیره آن نیاز داشته باشید. اگر در این شرایط قرار دارید، صرافی کوین بیس یک صندوق به شما پیشنهاد میکند. برداشت از صندوق با تاخیر صورت خواهد گرفت (به شما 48 ساعت فرصت میدهد تا برداشت خود را لغو کنید).
این صندوق همچنین دارای چندین گزینه تاییدکننده است. این کار از طریق این موضوع که تمام برداشتها توسط چندین نفر اثبات میشوند باعث افزایش امنیت میشود. صرافی کوین بیس همچنین یک صندوق چند امضایی را پیشنهاد میکند. این صندوقها اساسا صندوق امنتری بوده و برای باز کردن قفل آن به چندین کلید نیاز خواهید داشت.
احتیاط
از انجایی که فناوری بلاک چین از طریق تایید تاریخچه تراکنشها کار کرده ویک فرآیند فشرده و کند است، در یک مدت زمان مشخص، تنها تعدادی تراکنش را میتوان تایید و اعتبارسنجی کرد. بنابراین، اگر بیت کوین خود را میفروشید ولی فرایند خرید توسط شبکه بلاکچین تایید و اثبات نشده و در همین حین نیز قیمت ارز تغییر میکند، فرآیند فروش شما پردازش نخواهد شد.
در این حالت اگر بازهم قصد فروش داشته باشید، مجبور خواهید بود تا بیت کوین خود را با نرخ جدید به فروش برسانید. همچنین به دلیل واقعیت موجود در بلاکچین و همچنین سایر دلایل نامشخص، سیستم پرداخت صرافی کوین بیس گاها میتواند غیرواقعی باشد.
گزارشهای متعددی در خصوص تاخیرهای زیاد در پرداخت به گوش میرسد. همچنین باگهای موجود باعث میشوند تا سایت آن طور که باید و شاید نتوانند به طور موثر ران شود. سخنی خطاب به افراد باهوش: اگر قصد سرمایهگذاری و سوداگری در بازار رمزارزها را دارید، این کار را با دقت و احتیاط انجام دهید.
صرافی کوین بیس چیست؟
کوین بیس یکی از کارگزاران بیت کوین است که بستری برای خریدوفروش بیت کوین با پولهای رایج را برای معاملهگران فراهم میسازد.
کوین بیس علاوه بر فعالیت اصلیاش بهعنوان یک کارگزار، صرافی بیت کوین و ارائهدهندهٔ کیف پول دیجیتالی نیز میباشد.
کوین بیس توسط برایان آرمسترانگ و فرِد ایرسام در سال 2012 تأسیس شد و مقر آن در سانفرانسیسکو، کالیفرنیا است.
این بستر نخست بهعنوان کیف پول دیجیتالی و بهمنظور ذخیرهسازی آنلاین بیت کوین به کاربران خدمترسانی میکرد. بعدها در زمینهٔ کارگزاری نیز به فعالیت پرداخت و از این رهگذر کاربران امکان یافتند که به خریدوفروش بیت کوین بپردازند، همچنان که از سال 2017، کوین بیس بهعنوان بزرگترین کارگزار بیت کوین در جهان شناختهشده و به کاربرانی از 33 کشور خدماترسانی میکند.
نکات کلیدی:
کوین بیس همزمان نقش کارگزار و کیف پولی را برای معاملات بیت کوینی ایفا میکند و از هر تراکنش درصدی را نصیب خود میسازد.
Global Digital Asset Exchange بستر صرافی کوین بیس را پشتیبانی میکند که عموماً آن را با نام GDAX میشناسند.
کوین بیس معمولاً بهعنوان یک صرافی شناخته میشود، اما در حقیقت این مرکز تنها واسطهای بین خریدار و فروشنده است.
کوین بیس چگونه کار میکند؟
در هر شکلی از تجارت با رمزارز، به خریدار و فروشندهای نیاز است. بهمنظور انجام معامله، مشخصات خریدار و فروشنده میبایست توسط یک کارگزار به ثبت رسیده باشد. برای حصول اطمینان از شیوههای تجارت منصفانهٔ میان هر دو طرف، از صرافی خواسته میشود که بر تمام معاملات نظارت داشته باشد.
با این حال، هیچیک از طرفین نمیتواند بهشکل مستقیم و از طریق صرافی به تجارت بپردازد، این نقش را کارگزار ایفا میکند.
کارگزاری کوین بیس دقیقاً همچون یک کارگزار بورس، میان معاملهکنندگان و صرافی نقش واسطه را ایفا کرده و صرافی و سامانهٔ آنلاینی را فراهم میآورد تا خریداران و فروشندگان از طریق آن، صرفنظر از موقعیت جغرافیایی خود، به تجارت بپردازند.
صرافی کوین بیس، میان معاملهکنندگان و صرافی نقش واسطه را ایفا کرده و صرافی و سامانهٔ آنلاینی را فراهم میآورد تا خریداران و فروشندگان از طریق آن، صرفنظر از موقعیت جغرافیایی خود، به تجارت بپردازند.
بستر صرافی کوین بیس، GDAX نام دارد. این واژه مخفف ابراز دیجیتالی صرافی جهانی (Global Digital Asset Exchange) است که پیشتر صرافی کوین بیس خوانده میشد.
نکتهٔ مهم: GDAX هر تراکنشی را ثبت میکند، این امر نه تنها حجم و سطوح قیمتِ معاملات مربوط به بیت کوین، بلکه اتریوم و لایت کوین را نیز دربر میگیرد.
GDAX این اجازه را به کاربران میدهد که بدون نیاز به شروع نقلوانتقالات بانکی برای هر معامله – که میتواند تا چند روز هم به تعویق بیافتد – بهسرعت در چندین معامله شرکت کنند. همچنین، این صرافی رمز ارز، قابلیت معاملات با مارجین را نیز در اختیار مؤسسات سرمایهگذاری قرار میدهد.
خریداران و فروشندگان در GDAX تحت عناوین سازندگان یا گیرندگان شناخته میشوند. سازندگان، یعنی کاربرانی که محدودیتی برای قیمت سفارش تعیین میکنند، معمولاً سفارشات محدود (limit order) خود را به دفتر سفارش اضافه میکنند.
تا زمانی که قیمت ارائهشدهٔ معاملهگر دیگری با قیمت ارائهشدهٔ قبلی همخوانی نداشته باشد، سفارشات محدود در دفتر سفارش حفظ میشوند. معاملهگری که قیمت را میپذیرد گیرنده مینامند.
بهعنوان مثال، معاملهگری (سازندهای) سفارش فروش 10 بیت کوین را انجام داده و محدودیت قیمت 2,300 دلاری را اعمال میکند. سفارش او تا زمانی که خریداری (گیرندهای) سفارش خریدی معادل 2,300 دلار را انجام ندهد در دفتر ثبت GDAX ذخیره میشود.
سازندگان بابت سفارشات خود چیزی تحت عنوان هزینهٔ تراکنش پرداخت نمیکنند، در حالی که معمولاً 0.25 درصد از مبلغ معامله از گیرندگان اخذ میشود.
کوین بیس استفاده از یک کیف پول همراه و اپلیکیشن کیف پول تحت وب را فراهم ساخته است که هر دو با یکدیگر همگامسازی میشوند.
با داشتن کیف پول و استفاده از خدمات صرافی از یک مجرای مشترک، کاربران کوین بیس قادرند بهراحتی بین هر دو بستر نقلوانتقالات مالی داشته باشند. این نقلوانتقالات بلافاصله و بدون هیچگونه هزینهٔ اضافی برای کاربر صورت میپذیرند.
در حالی که کوین بیس اغلب بهعنوان یک صرافی شناخته میشود، باید خاطرنشان ساخت که این مرکز بیشتر عملکردی شبیه به کارگزاری و کیف پولی دارد که فروشندگان خُرد و مشتریان غیرمتخصصی که خواهان خرید، فروش یا ذخیرهسازی رمز ارز هستند را هماهنگ میسازد.
GDAX بخشی است که خدمات صرافی کوین بیس را انجام میدهد و به معاملهگران خبره و تجار حرفهای در راستای دادوستد داراییهای دیجیتالی خدمترسانی میکند.
انجام معاملات در صرافی کوین بیس چگونه است؟
صرافی کوین بیس در شهر سانفرانسیسکو کالیفرنیا مستقر است. صرافی کوین بیس توسط بریان آرمسترانگ و فرد ارسام در سال 2012 راهاندازی شد و به عنوان یکی از معروفترین صرافیهای رمزارز شناخته میشود.
صرافی کوین بیس کار خود را از یک بنگاه اقتصادی سطح پایین-متوسط آغاز کزد و به مرور رشد کرد. کوین بیس اکنون به عنوان یک صرافی بزرگ شناخته میشود. در حال حاضر 500 نفر در صرافی کوین بیس مشغول کار هستند. این صرافی در طول عمر هفت ساله خود به سرعت در حال رشد بوده است. رشد صرافی کوین بیس به حدی بوده که ارزش آن اکنون به 8 میلیارد دلار میرسد.
در این مقاله، به صورت گام به گام چگونگی راهاندازی حساب در صرافی کوین بیس، نحوه خرید رمزارز با استفاده از وجوه فیات، نحوه واریز/برداشت و همچنین در مورد مسائل امنیتی این صرافی صحبت خواهیم کرد.
نحوه ثبتنام در صرافی کوین بیس
در گوشه سمت راست بالای صفحه نمایش بر روی گزینه “Sign Up” کلیک کرده و اطلاعات ابتدایی خود نظیر نام، ایمیل و پسورد را وارد کنید و سپس گزینه “I’m not a robot” و “Create Account” را انتخاب کنید.
بر خلاف صرافی بایننس که به تاییدیه KYC نیازی ندارد، صرافی کوین بیس به طور خاص از شما درخواست میکند که قبل از انجام اولین خرید، فرآیند تایید هویت را انجام دهید.
در موافقتنامه کاربری این صرافی مواردی چون محدودیت سنی (بالای 18 سال)، الزامات KYC و کارمزدها به چشم میخورد. برای اطمینان از استانداردهای قانونی و سیاست حاکم بر این صرافی، تمام این موارد را بررسی کنید.
زمانی که برای اولین بار وارد وبسایت صرافی کوین بیس میشوید، از شما درخواست میشود شیوه پرداخت مورد نظر خود را تعیین کنید.
در اینجا شما میتوانید کارت بانکی یا اعتباری خود را به این صرافی لینک کنید (نگران نباشید، فعلا در اینجا نه مجبور به خرید رمزارز هستید و نه مجبور به پرداخت هزینه) ولی بهتر است این کار را انجام ندهید زیرا در اولین ورود به حساب سیستم از شما درخواست خواهد کرد تا جزئیات اطلاعات خود را وارد کنید.
زمانی که کار وارد کردن جزئیات کارت خود را به پایان رساندید، در مرحله بعد از شما درخواست میشود تا دو پرداخت در حال تایید حساب بانکی خود را در اینجا وارد کنید.
وارد اپلیکیشن/وبسایت بانک خود شده و تاریخچه تراکنشهای خود را بررسی کنید تا متوجه شوید چه مقدار از وجوه شما از طرف “Coinbase UK” در انتظار تایید است. سپس دو مورد از بالاترین مقادیر را در صفحه مورد نظر وارد کرده و کارت بانکی خود را تایید کنید.
زمانی که روش پرداخت خود را تعیین کردید، شماره تلفنی را به عنوان بخشی از پروسه امنیتی حسابتان مشخص کنید.
وارد کردن شماره موبایل بسیار حائز اهمیت است. زیرا برای تایید حساب کاربری و همچنین انجام هرگونه تغییرات مهم تاییدیه پیامکی به آن شماره ارسال میشود.
احراز هویت در صرافی کوین بیس
بعد از راهاندازی حساب کاربری و ضمیمه کردن روش پرداخت از طریق درخواست خودکار سیستم، لازم است هویت خود را قبل از انجام خرید تایید کنید.
این سازوکار برای اطمینان از محافظت حداکثری از خریدار و کمک به مراقبت در برابر کلاهبرداریهای هویتی انجام میشود.
نیاز است زمانی را جهت انجام تنظیمات امنیتی نظیر تعیین احراز هویت دو عاملی (2FA) صرف کنید.
زمانی که برای اولین بار بر روی گزینه “Buy/Sell” که در کنار تب “Dashboard” قرار گرفته کلیک میکنید از شما درخواست میشود تا شناسه رسمی خود را وارد کنید.
برای ارسال این شناسه، میتوانید از پاسپورت یا گواهینامه رانندگی خود استفاده کنید. در این راهنما ما از گواهینامه رانندگی استفاه میکنیم.
از آنجایی که این سیستم باید با سیستم رجیستری خودروها سازگار باشد، این فرآیند ممکن است 5 دقیقه به طول بیانجامد.
زمانی که حساب شما تایید شد، یک ایمیل دریافت خواهید کرد. در این ایمیل عنوان شده که شما میتوانید اولین رمزارز خود را در صرافی کوین بیس خریداری نمایید.
زیر قسمت “Settings” بر روی گزینه “Security” کلیک کنید. با این کار بخشی تحت عنوان “ Enable Authenticator” را مشاهده خواهید کرد. احراز هویت دو عاملی به افزودن یک لایه امنیتی بیشتر اشاره دارد. در این فرآیند، کاربر باید کدی را که از طریق پیام کوتاه یا اپلیکیشن احراز هویت دریافت میکند، ارائه دهد. اپلیکیشن معروف احراز هویت گوگل (Google Authenticator) در پلیاستور و آیتونز به صورت رایگان موجود است.
با کلیک بر روی گزینه “Enable Authenticator” یک پیام کوتاه که محتوی یک کد است به شما ارسال خواهد شد.
در گام بعدی، بارکد را با استفاده از پلیکیشن موبایل Google Authenticator اسکن کنید.
در این فرآیند یک کد سری نیز به شما ارسال خواهد شد. برای اطمینان، این کد را بر روی یک حافظه قابل حمل و دور از دسترس افراد کنجکاو نگهداری کنید.
زمانی که این مرحله کامل شد، یک پیام کوتاه مبنی بر تغییر احراز هویت دو عاملی دریافت خواهید کرد. از این مرحله به بعد دسترسی به وجوه شما برای دیگران غیرممکن خواهد بود.
واریز وجوه در صرافی کوین بیس
بر خلاف صرافیهای خاص که در هر بار واریز وجه مبلغ ثابت بیشتری دریافت میکنند، صرافی کوین بیس از واریز وجه با پول ملی و لوکال شما آن هم به هر میزان پشتیبانی میکند (فقط هزینههای مربوط به این کار را در نظر بگیرید).
این صرافی نه رمزارز مختلف از جمله بیت کوین، اتر، لایت کوین، بیت کوین کش، زد کش، توکن BasicAttention، USDC، 0x و اتر کلاسیک را پشتیبانی میکند.
به منظور انجام خرید به بخش “Buy/Sell” که در نوار منو واقع شده مراجعه کرده و بر روی آن کلیک کنید.
در این مثال، از 100 دلار صرف خرید بیت کوین کردیم. در ازای پرداخت این مبلغ، 0.02017936 بیت کوین دریافت کردیم. اکنون میتوانیم از این بیت کوین برای انجام معاملات یا ارسال آن به یک آدرس دیگر استفاده کنیم.
اکنون شما دارای مقداری بیت کوین هستید. این بیت کوین در صرافی نگهداری شده و میتوانید از آن برای انجام معاملات استفاده کنید.
فرآیند فروش رمزارز مشابه فرآیند خرید آن است. در این فرآیند و قبل از تبدیل تمام وجوه به فیات، لازم است مقدار مشخصی از رمزارز را وارد کنید.
داشبورد
“Dashboard”، اطلاعات مهمی در رابطه با پرتفولیو، فعالیتهای اخیر و موجودی حساب ارائه میکند و بخشی از حساب کاربری شماست. به کمک این بخش میتوانید در مدت بسیار کوتاهی خلاصهای از فعالیتهای بازار را مشاهده کنید.
بخش “Your Portfolio” میزان دارایی فعلی شما از جمله موجودی کل را نشان میدهد. این در حالی است که بخش “Following” که در بالای آن قرار گرفته فعالیتهای اخیر بازار را نشان میدهد.
بخش “Tools” مجموعهای از آدرسها را در خود جای داده است. در صرافی کوین بیس و به ازای هر پرداخت، آدرسهای جدید به صورت اتوماتیک ایجاد میشوند. این آدرسها تا ابد در حساب شما باقی میمانند (بنابراین بدون دغدغه از مسائل امنیتی میتوانید مجددا از این آدرسها استفاده کنید).
اگرچه صرافی کوین بیس چارت و اطلاعات زیادی ارائه میدهد اما این موارد در مقایسه با صرافیهای بایننس و کراکن کاملا محدود به نظر میرسد. با این وجود، پلتفرم این صرافی دارای یک روش یکپارچه بوده و بنا بر تجربه کاربران کار با آن بسیار راحت است. بنابراین این صرافی میتواند به صرافی مناسب شما تبدیل شود.
محدودیتها
در حال حاضر صرافی کوین بیس خدماتی برای فروش رمزارز در برخی کشورها ارائه نمیدهد. برای اطمینان از این موضوع لیست این صرافی را بررسی کنید. اگر محل سکونت شما تحت پوشش صرافی کوین بیس نباشد و شما اقدام به خرید رمزارز از این پلتفرم کنید دیگر قادر به تبدیل آن به ارز لوکال خود نخواهید بود.
On/Off ramp نوعی صرافی است که خدماتی جهت تبدیل رمزارز به فیات و بالعکس ارائه میکند. در این صرافی، فیات مستقیما و با فشردن دکمه “Sell” به حساب شما منتقل میشود.
تمام کاری که باید انجام دهید این است که به یک صرافی در کشور خود که از این نوع خدمات پشتیبانی میکند مراجعه کنید و شناسه کیفپول خود در آن صرافی را وارد کنید. به عنوان مثال، مردم استرالیا میتوانند از BTC Market برای تبدیل این رمزارز به دلار استرالیا (AUD) استفاده کنند.
اگر قصد انتقال وجوه به offramp را دارید، لازم است آدرس کیفپول آن صرافی خاص را پیدا کنید.
یافتن این آدرس نباید کار دشواری باشد. البته برای این کار باید یک حساب کاربری ایجاد کرده باشید و همچنین یک آدرس کیف پول برای ارسال وجوه به آن داشته باشید.
زمانی که آدرس کیف پول را از صرافی دیگر پیدا کردید، به رمزارزی که اخیرا خریداری کردهاید مراجعه کنید (برای مشاهده آن می توانید به قسمت Account در صرافی کوین بیس مراجعه کنید).
در اینجا آدرس کیفپول را وارد کرده و بر روی گزینه Send کلیک کنید. اکنون وجوه خود را از طریق یک صرافی دیگر دریافت میکنید.
مزایا و معایب صرافی کوین بیس
مزایا
یک پلتفرم ساده و بصری با ویژگیهای مورد پسند کاربران مبتدی
این صرافی برای افراد تازه کاری که به تازگی وارد حوزه رمزارزها شدهاند عالیست زیرا از سردرگمی آنها جلوگیری میکند.
صرافی کوین بیس از هر مقدار سپرده پشتیبانی میکند. همچنین این صرافی کار میانگینگیری هزینههای دلاری را ساده و جذاب میکند.
معایب
در حال حاضر صرافی کوین بیس خدماتی برای فروش رمزارز در برخی از کشورهای خاص ارائه نمیدهد. اگر صرافی کوین بیس در ارائه خدمات خود از کشور یا محل زندگی شما پشتیبانی نکرده و شما اقدام به خرید رمزارز از این صرافی کنید، دیگر قادر به تبدیل آن به ارز لوکال خود نخواهید بود.
هزینههای کارمزد این صرافی در مقایسه با صرافیهای دیگر بالاتر است.
این صرافی دارای گزینههای معاملاتی محدودی در رابطه با معاملات رمزارزهاست.
برای آشنایی با دیگر صرافیها و نحوه کارکرد آنان از «مقالات صرافی رمزارزها» دیدن نمایید.
حجم (Volume)، مقدار اوراق بهادار و یا داراییای است که در یک بازه زمانی (معمولاً روزانه) جابهجا میشود. برای مثال، حجم سهام، اشاره به تعداد سهام مبادله شده در بین بازه زمانی باز شدن، و بسته شدن بازار دارد. حجم، و تغییرات آن در طی زمان، اطلاعاتی مهم برای معاملهگران تکنیکال به شمار میرود. نکات کلیدی:
حجم، تعداد سهام یا دارایی مبادله شده در طی یک بازه زمانی است.
بهطورکلی، اوراق بهاداری با حجم بالا، دارای نقدینگی بیشتری نسبت به اوراقی هستند که حجم معاملاتی پائینی دارند؛ زیرا آنها «فعالتر» میباشند.
حجم، یک اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود، زیرا برای بررسی اهمیت حرکت قیمت در بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
هرچه حجم یک حرکت قیمتی بیشتر باشد، آن حرکت از اهمیت بیشتری برخوردار است و هرچه حجم در طی یک حرکت قیمتی کمتر باشد، آن حرکت از اهمیت پایینتری برخوردار است.
درک مفهوم حجم
هرگونه مبادلهای که بین خریدار و فروشنده یک سهم انجام میشود، در محاسبه حجم معاملاتی کلی آن سهم؛ در نظر گرفته میشود. معامله، زمانی صورت میگیرد که خریدار قبول کند تا مبلغ مورد نظر فروشنده را بپردازد. اگر تنها 5 سهم در یک روز معامله شوند، حجم معاملاتی آن سهم در آن روز، برابر با عدد 5 بوده است.
تمامی بازارهای مبادلاتی، حجمهای معاملات را ثبت کرده و آنها را به شکل اطلاعات حجم معاملاتی (trading volume)، بهصورت رایگان و یا با دریافت هزینهای با کاربران خود به اشتراک میگذارد.
اعداد مربوط به حجمهای معاملاتی، ساعتی یکبار طی روز معاملاتی بروز رسانی میشوند. البته در نظر داشته باشید که این گزارشهای منتشرشده، تخمینی میباشند. همچنین میزان کلی حجم معاملاتی که در پایان روز اعلام میشود نیز عددی تخمینی است.
اعداد واقعی و دقیق، در روز بعدی منتشر میشوند. همچنین ممکن است سرمایهگذاران به دنبال حجم تیک (tick volume) یک سهم، و یا تغییرات در قیمت قراردادها (changes in contract’s price)، بهعنوان جایگزینی برای حجم معاملاتی باشند. زیرا قیمتها در حجمهای معاملاتی بالا تمایل به تغییر بیشتری دارند.
حجم معاملاتی به سرمایهگذاران در مورد فعالیت بازار و میزان نقدینگی (liquidity) آن اطلاعرسانی میکند. میزان حجم معاملاتی بالاتر برای یک سهام به معنی نقدینگی بالا، اجرای بهتر دستورات معاملاتی و بازاری فعال برای متصل کردن خریداران و فروشندگان به یکدیگر، میباشد.
زمانی که سرمایهگذاران در مورد جهت حرکت بازار مُردد هستند، حجم معاملاتی در قراردادهای آتی افزایش مییابد، که باعث میشود که قرارداد اختیار معامله (options) و قراردادهای آتی (futures) مربوط به این سهام، بهصورت فعالتری مورد معامله قرار گیرند.
حجمهای معاملاتی بهصورت کلی حین باز شدن و بسته شدن بازارها، بالاتر میباشند. همچنین میزان این حجمهای معاملاتی در روزهای دوشنبه و جمعه بالاتر است. به یاد داشته باشید که حجمهای معاملاتی در ظهر و همچنین روزهای پیش از تعطیلات، کاهش پیدا میکنند.
حجم در تحلیل تکنیکال
برخی از سرمایهگذاران از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، استراتژی که بر اساس قیمت سهام بنا شده و بهمنظور تصمیمگیری برای ورود به یک سهم از آن استفاده میشود.
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیدا کردن نقاط ورود و یا خروج هستند. سطوح حجم بازار نقشی مهم را در یافتن این نقاط بازی میکنند، و میتواند سرنخهایی برای پیدا کردن بهترین نقاط ورود و یا خروج از بازار را به ما بدهند.
حجم، یک اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود، زیرا برای بررسی میزان اهمیت حرکات بازار از آن استفاده میشود. اگر قیمتها در بازار، حرکت بزرگی را در یک بازه زمانی داشته باشند، قدرت این حرکت به دو شکل تفسیر میشود:
یا این قدرت حرکتی به روند ما اعتبار بیشتری میدهد
ایجاد بدبینی در خصوص حجم معاملاتی در آن بازه زمانی، میکند.
هر چه حجم معاملاتی در یک حرکت قیمتی بالاتر باشد، آن حرکت از اهمیت بیشتری در تحلیل ما برخوردار خواهد بود. بهطور عکس، اگر حجم معاملاتی در یک حرکت قیمتی پایینتر باشد، آن حرکت اهمیت پایینتری خواهد داشت.
حجم یکی از شاخصههای اصلی در اندازهگیری قدرت حرکت سهام، برای معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال میباشد. از دیدگاه مزایدهای (َauction perspective)، زمانی که خریداران و فروشندگان در یک قیمت خاص در بازار به فعالیت بیشتری میپردازند، حجم معاملاتی بالاتری را نیز در آن نقطه از بازار شاهد خواهیم بود.
تحلیلگران از نمودارهای میلهای ( bar charts) برای تشخیص سریع سطوح حجم استفاده میکنند. نمودارهای میلهای همچنین تشخیص روند در حجمهای معاملاتی را آسانتر میکنند. زمانی که میلهها در یک نمودار میلهای از میانگین بالاتر باشند، نشانههایی از حجم معاملاتی بالا و یا قدرت بیشتر بازار، در یک قیمت خاص را شاهد هستیم.
با بررسی نمودارهای میلهای، تحلیلگران میتوانند از حجم معاملاتی بهعنوان یک تأییدیه حرکات قیمتی، استفاده کنند. اگر حجم در هنگام حرکات صعودی و یا نزولی قیمت افزایش پیدا کند، حرکت مد نظر یک حرکت قدرتمند خواهد بود.
اگر معاملهگران قصد گرفتن تأییدیه بازگشت قیمتی در سطوح حمایتی را داشته باشند، به حجم خرید بالا (high buying volume) نگاه میکنند. بهطور عکس، اگر معاملهگران به دنبال تأییدیه شکست یک سطح حمایتی باشند به دنبال حجم معاملاتی پایین از خریداران، خواهند بود.
اگر معاملهگران بخواهند تا تأییدیه در خصوص بازگشت قیمتی در یک سطح مقاومتی (یا سقف قیمتی) را به دست آورند، آنها به دنبال حجم فروش بالا در بازار خواهند بود. بهطور عکس، اگر معاملهگران به دنبال تأییدیه یک شکست در یک محدوده مقاومتی باشند، به دنبال حجم معاملاتی بالا از خریداران، خواهند بود.
دیگر ملاحظات
در دوران اخیر، معاملهگرانی که با تناوب بالا به معامله میپردازند (High Frequency Traders – HFT) و صندوقهای سرمایهگذاری در شاخصها (Index Funds)، بخش مهمی از حجمهای معاملاتی در بازارهای ایالاتمتحده آمریکا را تشکیل دادهاند.
با استناد به تحلیل سال 2017 موسسه JP Morgan، سرمایهگذاران منفعل مانند صندوقهای قابل معامله در بازار بورس (Exchange traded funds – ETFs) که از الگوریتمهای متناوب برای معاملهگری استفاده میکنند، حدود 60 درصد از کل حجم معاملاتی در بازار را تشکیل دادهاند.
در حالیکه معاملهگران بنیادی اختیاری (fundamental discretionary traders) – یا معاملهگرانی که پیش از سرمایهگذاری، به بررسی عوامل بنیادی تأثیرگذار در قیمت سهام میپردازند – تنها 10 درصد از کل حجم معاملاتی در بازار را تشکیل دادهاند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید. مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
پولبک (Pullback) به یک توقف قیمتی – یا افت متوسط قیمت یک سهام یا یک دارایی – در نمودار آن گفته میشود. پولبکها بسیار شبیه به بازگشت قیمتی (retracement) و یا تثبیت قیمتی (consolidation) هستند، و گاهی اوقات این کلمات را بهجای یکدیگر بهکار میبرند.
از واژهٔ پولبک، معمولاً برای اشاره به افت قیمتی کوتاهمدت، اشاره میشود – برای مثال افت قیمتی در چند روز پیاپی – افتی که پس از آن، قیمت به حرکت صعودی خود ادامه میدهد. نکات کلیدی:
پولبک، به یک بازگشت قیمتی موقت در قیمت یک دارایی یا اوراق بهادار گفته میشود.
پولبکها معمولاً مدتزمان کوتاهی به طول میانجامند. توقفهای طولانیتر در توقفهای صعودی قیمت را میتوان، تحت عنوان تثبیت قیمتی (consolidation) نامگذاری کرد.
پولبکها میتوانند برای معاملهگران، یک نقطهٔ ورود مناسب به معامله را نشان دهند. البته اگر اطلاعات مخابره شده از سوی اندیکاتورهای تکنیکالی نیز بر ادامهٔ حرکت بازار در همان روند تأکید کنند.
پولبک چه چیزهایی را به شما میگوید؟
پولبکها معمولاً پس از حرکات صعودی و بزرگ قیمتی شکل میگیرند و بهعنوان فرصتهایی برای خرید سهم یا اوراق بهادار، در نظر گرفته میشوند. برای مثال، ممکن است قیمت سهام یک شرکت پس از اعلام سود سالانه مثبت (positive earnings announcement)، افزایش پیدا کند.
پس از این روند افزایشی، شاهد افت قیمت (پولبک) خواهیم بود. دلیل این پولبک، تقسیم سود سهم به سهامدارانِ مشمول میباشد. با این وجود در نظر داشته باشید که گزارش سود سالانه مثبت، خود یک نشانهٔ بنیادی میباشد که سیگنال ادامهٔ روند صعودی را به ما میدهد.
بیشتر پولبکهایی که انجام میشوند، شامل حرکت قیمت یک سهم به محدودهٔ یک حمایت تکنیکالی، مانند میانگینهای متحرک و یا نقاط پیوُت (pivot points)، پیش از ادامهٔ روند صعودی میباشند.
معاملهگران باید به دقت این سطوح حمایت کلیدی را زیر نظر داشته باشند. زیرا هرگونه شکست به زیر سطح این حمایتها، میتوانند نشاندهندهٔ یک بازگشت قیمتی باشد.
مثالهایی از نحوهٔ استفاده از پولبکها
دقت کنید که پولبکها معمولاً بر روی عوامل بنیادی تأثیرگذار بر حرکت قیمت سهم، تغییری ایجاد نمیکنند. بلکه آنها معمولاً بهعنوان موقعیتهایی بهمنظور کسب سود در طی یک روند صعودی، در نظر گرفته میشوند. برای مثال، ممکن است یک شرکت گزارش سود سالانهای عالی را منتشر کرده و شاهد رشد سهام خود تا 20 درصد باشد.
ممکن است قیمت سهام این شرکت در روز بعد، شاهد شکلگیری یک پولبک باشند. زیرا بسیاری از معاملهگران کوتاهمدت میخواهند که با کسب سود، از بازار خارج شوند. با این وجود، گزارش سود سالانهای که منتشرشده است، نشان میدهد که کمپانی مدنظر در حال انجام عملکردی عالی میباشد و به همین دلیل، قیمت سهام این شرکت به حرکت صعودی خود ادامه میدهد.
معاملهگرانی که از استراتژی خرید و نگهداری (buy and hold) استفاده میکنند و سرمایهگذارانی که به شرکتهایی با گزارشهای سود سالانه قوی علاقهمند هستند، در آنها سرمایهگذاری میکنند، زیرا قیمت سهام آنها در آینده افزایش خواهد یافت.
در این نمودار (SPDR S&P 500 ETF – SPY) را میبیند که در طی روند صعودی بلندمدت خود، شاهد 4 پولبک بوده است. این پولبکها معمولاً حرکتی به سمت میانگین متحرک 50 روزه بودهاند، که نقش یک حمایت تکنیکالی را برای سهام بازی کرده است.
در نمودارهای موجود، شما میتوانید پولبکهایی را در طی روند صعودی مشاهده نمایید. با وجود اینکه تشخیص این پولبکها با نگاه به گذشتهٔ قیمت آسان میباشد، اما تشخیص و ارزیابی آنها برای سرمایهگذارانی که در آن دوره سهامدار آن شرکت بودهاند، کاری دشوار بوده است.
در مثال فوق، نمودار (SPDR S&P 500 ETF – SPY) را میبیند که در طی روند صعودی بلندمدت خود، شاهد 4 پولبک بوده است. این پولبکها معمولاً حرکتی به سمت میانگین متحرک 50 روزه بودهاند، که نقش یک حمایت تکنیکالی را برای سهام بازی کرده است.
قیمت پس از برخورد به این محدوده، دوباره به سمت بالا برگشته است. معاملهگران باید در هنگام بررسی پولبکها، از چند اندیکاتور تکنیکالی مختلف استفاده کنند تا بتوانند بهدرستی به ارزیابی پولبکها بپردازند. در صورت عدم بررسی صحیح این پولبکها، احتمال تبدیل آنها به یک بازگشت قیمتی در آینده، وجود خواهد داشت.
تفاوت بین بازگشت قیمتی و پولبک
پولبکها و بازگشت قیمتی، هر دو حرکت قیمت به سمت پایین میباشند، اما پولبکها موقت و کوتاهمدت بوده و بازگشتهای قیمتی، مدت بیشتری به طول میانجامند.
سؤال اصلی که مطرح میشود این است که، معاملهگران چگونه میتوانند تفاوت بین این دو را تشخیص دهند؟ دقت کنید که بیشتر بازگشتهای قیمتی، همراه با تغییر در موارد بنیادی یک سهم اتفاق میافتند، که باعث میشوند بازار در ارزیابی خود در مورد آن سهم، تجدیدنظر (reevaluate) کند.
برای مثال، یک شرکت ممکن است گزارش سود فاجعهآمیزی را منتشر کند، که باعث میشود که سرمایهگذاران به بررسی و محاسبهٔ دوبارهٔ ارزش خالص فعلی آن سهام (Net Present Value – NPV) بپردازند. همچنین، به وجود آمدن احساسات منفی در بازار، پیدا شدن یک رقیب جدید و یا مواردی از این قبیل، میتوانند بر روی قیمت سهام شرکت تأثیرگذار باشند.
این اتفاقات، با وجود اینکه در نمودار رخ ندادهاند، اما تأثیر خود را طی چند نشست معاملاتی میگذارند و در ابتدا شبیه به یک پولبک بهنظر میرسند. به همین دلیل، معاملهگران از میانگین متحرک (moving averages)، خطوط روند (trendlines) و باندهای معاملاتی (brading bands) برای بررسی پولبکها و احتمال تبدیل آنها به یک بازگشت قیمتی، استفاده میکنند.
محدودیتهای معاملهگری پولبکها
بزرگترین محدودیتی که در معاملهگری در پولبکها وجود دارد، این احتمال است که ممکن است پولبک مدنظر، شروع یک بازگشت قیمتی باشد.
با توجه به اینکه پولبکها و بازگشتهای قیمتی در تایمفریمهای مختلفی ایجاد میشوند، ممکن است چند پولبک پیاپی در بازهٔ زمانی روزانه یا هفتگی، برای یک معاملهگر روزانه (تایمفریمهای پایین) یک بازگشت قیمتی واقعی باشد.
اگر حرکات قیمتی، بتوانند خط روند را در تایم فریم معاملاتی شما بشکنند، آنگاه شما باید انتظار یک بازگشت قیمتی را داشته باشید. این حالت، زمان مناسبی برای ورود به معاملات خرید نیست.
البته در نظر داشته باشید که اضافه کردن اطلاعات دیگر با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکالی و اطلاعات بنیادی موجود، باعث افزایش اطمینان یک معاملهگر در تشخیص پولبکها از بازگشتهای قیمتی حقیقی میشود.
آیا از پولبک در تحلیل تکنیکال استفاده کردهاید؟ نظرات و سوالات خود را با ما در میان بگذارید.
الگوی گُوِه (Wedge pattern) یک الگوی قیمتی است که با رسم دو خط روند همگرا در نمودار مشخص میشود. از دو خط روند ذکر شده برای اتصال سقفها و کفهای قیمتی در یک بازهٔ 10 تا 50 کندلی استفاده میشود. این خطوط نشاندهندهٔ حرکت صعودی یا نزولی سقفها و کفهای قیمتی با نرخی متفاوت میباشند، که با رسیدن این دو خط به یکدیگر شکلی شبیه به گُوِه در نمودار تشکیل میشود. خطوط روند تشکیلدهندهٔ الگوی گُوِه بهعنوان اندیکاتورهایی کاربردی جهت بررسی بازگشت احتمالی روند، توسط تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرارمیگیرند.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد تحلیل تکنیکال ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
نکات کلیدی:
الگوی گُوِه معمولاً با دو خط روند همگرا که 10 تا 50 کندل را به یکدیگر متصل میکنند، شناخته میشوند.
بسته به جهت خطوط روند الگو، این الگو میتواند گُوِه صعودی (rising wedge) یا گُوِه نزولی (falling wedge) باشد.
این الگو سابقهٔ بسیار خوبی در پیشبینی بازگشتهای قیمتی دارد.
الگوی گُوِه میتواند سیگنال تغییر روند به حالت صعودی یا نزولی را صادر کند. در هر دو حالت، این الگو سه ویژگی اصلی دارد. اول: دارای دو خط روند همگرا میباشد. دوم: در طی حرکات قیمتی در این الگو شاهد کاهش حجم معاملاتی هستیم و سوم: یک شکست قیمتی از هر یک از دو خط روند میتواند رخ دهد. دو شکل اصلی از الگوی گُوِه، الگوی گُوِه صعودی (که نشان از یک بازگشت قیمت نزولی دارد) و الگوی گُوِه نزولی (که نشان از یک بازگشت قیمتی صعودی دارد) میباشند.
این الگو معمولاً زمانی شکل میگیرد که مقدار قیمت یک سهم در طی زمان افزایش پیدا کرده است. اما میتوانیم این الگو را در میانههای یک روند نزولی نیز مشاهده کنیم.
خطوط روندی که در بالا و پایین این الگو رسم میشوند، میتوانند به معاملهگر یا تحلیلگر در پیشبینی بازگشت قیمتی کمک کنند. در حالی که قیمت میتواند از هر دو سمت این الگو خارج شود، الگُوِهای گُوِه تمایل به شکست قیمتی در خلاف جهت روند پیشین را دارند.
بنابراین، یک الگوی گُوِه صعودی نشاندهندهٔ احتمال شکست قیمت میباشد. معاملهگران میتوانند وارد معاملات فروش – پس از شکست قیمت به سمت پایین – شوند. این معاملات میتوانند در قراردادهای آتی (futures) و یا در قراردادهای اختیار معامله (options) – بسته به نموداری که مورد بررسی قرارگرفته است – انجام شوند. این معاملات به دنبال کسب سود از حرکات نزولی احتمالی قیمت، میباشند.
زمانیکه قیمت یک دارایی در طی یک مدتزمان حرکات نزولی داشته باشد، میتواند شاهد شکلگیری یک الگوی گُوِه نزولی در انتهای روند نزولی باشد. خطوط روندی که در بالا و پایین این حرکات قیمتی رسم شدهاند، با کاهش شتاب حرکات قیمتی به یکدیگر نزدیک میشوند. پیش از اینکه دو خط به یکدیگر برسند قیمت میتوانند یک شکست به سمت بالا انجام دهد.
زمانیکه قیمت خط روند بالایی را بشکند و به سمت بالا حرکت کند، انتظار بازگشت قیمتی را خواهیم داشت. معاملهگرانی که به دنبال سیگنالهای بازگشت قیمتی به سمت بالا بودند، حال به دنبال معاملاتی هستند که بتوانند از آنها – در جهت حرکات صعودی قیمت – سود ببرند.
مزایای معامله با استفاده از الگُوِهای گُوِه
بهعنوان یک قانون کلی باید بدانید که استراتژیهای الگویی در سیستمهای معاملاتی، نمیتوانند با استراتژیهای خرید و نگهداری (buy-and-hold strategy) در طی زمان – از جهت میزان سود تولیدی – مقایسه شوند. اما برخی از این الگُوِها در پیشبینی جهت کلی روندهای قیمتی بسیار کاربردی میباشند. تحقیقات نشان میدهند که الگُوِهای گُوِه در بیش از دو سوم مواقع قیمت را در خلاف جهت روند قبلی (به سمت بالا برای یک گُوِه نزولی و به سمت پایین برای یک گُوِه صعودی) تغییر میدهند. همچنین شایان ذکر است که الگوی گُوِه نزولی اتکاپذیری بیشتری نسبت به الگوی گُوِه صعودی دارد.
از آنجایی که الگُوِهای گُوِه دارای یک کانال قیمتی کوچک میباشند، فاصلهٔ بین قیمت ورودی معاملات (price of entry) و محدودهٔ قیمتی دستور استاپ حفاظتی (stop-loss order) کوچکتر از شروع این الگو است. این بدین معنی است یک دستور استاپ حفاظتی، میتواند در نزدیکی محل شروع معامله قرار بگیرد. اگر معامله موفق شود، سود حاصل شده بسیار بزرگتر از میزان سرمایهٔ ریسکشده میباشد.
همان طور که در مقالهٔ “اتریوم چیست؟” بررسی کردیم، اتریوم قصد دارد هم بهعنوان یک نوع اینترنت غیرمتمرکز و هم بهعنوان یک اپ استور غیرمتمرکز عمل کرده و از نوع جدیدی از اپلیکیشنها پشتیبانی کند. با وجود اینکه هیچکس مالک اتریوم نیست اما سیستمی که از این قابلیت پشتیبانی کند رایگان نمیباشد. در عوض، شبکه به اتر نیاز دارد. اتر یک کد منحصربهفرد است که از آن برای پرداخت منابع محاسباتی مورد نیاز جهت ران کردن برنامهها استفاده میشود. مانند بیت کوین، اتر نیز دارایی حامل دیجیتال است بدین معنا که از لحاظ امنیتی مشابه با اوراق بانکی بوده و بهصورت فیزیکی صادر میشود، درست مانند وجه نقد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بیت کوین میتوانید از مطلب آموزشی «بیت کوین چیست» دیدن نمایید.
اتر برای پردازش یا تأیید تراکنشها بهشخص ثالثی نیاز ندارد. اتر بهجای فعالیت بهعنوان یک رمز ارز یا وجه، به دنبال راهی برای قدرتمندسازی اپهای غیرمتمرکز موجود در شبکه است. به مثال دفتر آنلاین غیرمتمرکز توجه کنید. برای پست کردن، پاک کردن یا ویرایش یک یادداشت، میبایست هزینهٔ تراکنش را برحسب اتر پرداخت کرده تا شبکه فرآیند تغییر را انجام دهد.
بهعنوان یک سیستم اقتصادی، قوانین اقتصادی اتر کمی نامحدود است. در حالی که بیت کوین محدودهٔ سفت و سختی برای تعداد بیت کوینهای خود تعیین کرده و امکان استخراج بیش از 21 میلیون بیت کوین را نمیدهد، اتر دارای چنین محدودیتی نیست.
در سال 2014 و در یک کمپین تأمین سرمایه 60 میلیون اتر توسط کاربران خریداری شد. 12 میلیون اتر نیز به بنیاد اتریوم تخصیص داده شده است. این بنیاد متشکل از محققان و توسعهدهندگانی است که بر روی تکنولوژی زیربنایی اتریوم کار میکنند. هر 12 ثانیه، 5 اتر به ماینرهایی که به تأیید تراکنشها در شبکه میپردازند تخصیص داده میشود. سالانه حداکثر 18 میلیون اتر استخراج میشود. هر زمان که ماینر بلوکی را کشف کند، بهسختی در هر 12 ثانیه 5 اتر استخراج میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد استخراج اتریوم میتوانید از مطلب آموزشی «استخراج اتریوم چگونه است؟» دیدن نمایید.
از این رو کسی تاکنون از میزان کل اترها آگاهی نداشته و سرعت ایجاد اتر پس از سال 2017 و پس از تصمیم اجماع سهام الگوریتم اتریوم کاهش یافت. این امر احتمالاً منجر به تغییراتی در قوانین ایجاد اتر خواهد شد و در نهایت استخراج اتر ممکن است کاهش یابد.