خبرگزاری فارس- تبریز- کتایون حمیدی: ۲۲ بهمن سال ۱۴۰۱ با شعار ایران استوار، ۴۴ سال افتخار در همه جای وطن با حضور پرشکوه مردم عزیز گرفته شد، این روز، روز استقلال و آزادی ملت با تمدن و باشکوه ایران زمین است و متعلق به هیچ نهاد و سازمان و حزب یا گروه خاصی نیست. امروز همه دعوت بودند، چه آن جوانی با نقش و نگارهای روی دست و گردن و چه جوان موجه انقلابی، همه بودند. وعده دیدار مردم تبریز در این جشن در میدان نماز است، از ساعات اولیه روز غرفهها چیده میشوند، برخی از غرفهها اداری و برخی دیگر مردمی است، غرفههای اداری برای به نمایش گذاشتن دستاوردهای ۴۴ ساله و غرفههای مردمی هم برای پذیرایی از مردم. تردد خودرویی از چند کیلومتر مانده به مسیرهای اصلی راهپیمایی بسته شده است و هر کسی باید خودروی خود را جایی پارک کرده و به مردم ملحق شود. اینجا دریای عشق و وحدت موج میزند، مسوولان در کنار مردم در حال صحبت و گپ و گفتگو هستند. از چهار سوی متصل به میدان، مردم در حال اضافه شدن هستند. بادکنکهای منقش به پرچم ایران و پرچمهای کوچک در دست کودکان عجیب جلوهگری میکند. هر دستگاه دولتی در استان یک غرفه برای شنیدن درد و دل مردم و همچنین به نمایش گذاشتن دستاوردهای ۴۴ ساله انقلاب برپا کرده است. هنوز ساعت ۱۰:۳۰ نشده است که دور میدان شلوغ شد، کودکان دست پدر و مادر خود را گرفته و به این طرف و آن طرف میروند، نوجوانان نیز از سرِ کنجکاوی به همه غرفه ها سر میزنند تا ببینند چه خبر است. پدر پیری را میبینم که زیر لب دعا برای سلامتی حضرت آقا میکند. یادگار هشت سال دفاع مقدسی که از یخ زدگی دستههای عصایش گله دارد و تا من را میبیند میگوید عکس نگیریها، میگویند این که از پسِ یک عصا بر نمیآید چطور جنگیده است. همه با پرچم ایران در حال سلفی گرفتن هستند و وقتی سرمای استخوان سوز دستهایشان را قفل میکند زودی به یک غرفه صلواتی پناه میآورند تا از چایی خوش دم آنجا نوشیده و دستهایشان را هم گرم کنند. خانمی میگوید: سه پسرم انگلیس هستند، مردم فکر میکنند ما انقلابی نیستیم ولی من عاشق انقلابم، عاشق رهبرم، با ظاهر قضاوت نکنید، من نان و نمک این وطن را خورده و هیچ وقت نمکدان نمیشکنم. در سمت دیگر با جوانانی صحبت میکنم که چفیه با تصویر هک شده حاج قاسم را برگردن کردهاند، میگویند: آمدهایم چون امنیت کشورمان برایمان مهم است، برخی از مسوولان گمان نکنند که دل خوشی از آنها داریم ما به عشق سیدعلی و مسوولانی مثل حاج قاسم آمدهایم. از خانم جوانی که فرزند خردسال خود را در آغوش کشیده است، میپرسم شما چرا آمدهاید؟ میگوید: آمدهام چو ایران نباشد، تن من مباد. مرد موتورسواری که موتور خود را تزیین کرده تا کودکان در کنار موتور انقلابیاش عکس بگیرند، میگویم حاج آقا چه موتور قشنگی دارید؟ میگوید: چهار سال در جبهههای جنگ بودم، جانباز شدهام و از نظر قدرتی هیچ توانی ندارم تا برای وطن بجنگم و الان تنها کاری که از دستم بر میاد این است که یک چیز شادی آور برای کودکان مهیا کنم آن هم این موتور است که از دار دنیا دارم. با مادر خندهرویی صحبت میکنم، میگوید: من همسر جانباز هستم و به خاطر آن جانبازان و همسرانشان آمدهام، میدانی به خاطر آن جانبازی که سی و چند سال است که روی شکم خوابیده است و من و تو حتی یک ساعت به آن حالت را نمیتوانیم تحمل کنیم. با خود میگویم مگر به گفته دشمنان کوتاه فکر قرار نبود که جمهوری اسلامی ایران حتی یک بهمن را هم نبیند پس این جمعیت از کجاست؟ کوچولوهای بنر به دست که تا دوربین در دست من را میبینند میگویند خاله کدوم شعار را بگوییم؟ میگویم هر کدام را که دوست دارید؛ «آذربایجان اویاخدی، انقلابا دایاخدی». سربازان سرود ملی را به حالت راهپیمایی در میان جمعیت اجرا میکنند، یکی فیلم میگیرد یکی به سربازان بای بای میکند و مادری که شکلات روی آنها میاندازد. با یکی از دختران حاضر در راهپیمایی مصاحبه میکنم، فارسی زبان است، میگوید از خراسان رضوی عروس به تبریز آمدهام. او میگوید: نمیخواهم حرفهای کلیشهای بزنم ولی واقعا نیاز بود که بیاییم، ما دوست نداریم که کسی خیابانها و اموال عمومی ما را به آتش بکشند. جوانی آن سوتر میگوید: امروز تولد من است، من یک بار به صورت فیزیکی در بهمن ماه به دنیا آمدهام و یکبار هم ایدولوژیکی. یکی از روحانیون در راهپیمایی هم به صحبتهای حاج قاسم اشاره میکند: آمدهایم، چون ایمان داریم که طبق سخنان حاج قاسم ایران حرم است و ما مدافعان حرم. نسل به نسل در این دعوت حاضر شدهاند، اینجا کسی ناخودی نیست، همه خودی هستند جوری که این عظمت چشمهای توریستهای خارجی کنار جدول ایستاده را از حدقه در آورده است. امروز روز سلام به عشقم و وطنم امروز آمدیم با پرچم سه رنگ و دلنواز ایرانمان که نقش میزند بر دلهایمان خاطره جاودانگی مردان و زنان این مرز و بوم را. پرچم سه رنگمان را تنپوش کودکانمان کردیم تا آنها نیز به عشق وطن و به عشق جاودانگی و عزت آن دفاع از این آب و خاک را در دلها و رگهای خود به یادگار داشته باشند. امروز پرشورتر از همیشه آمدیم چون یاوهگویان بر طبل باطل میکوبیدند و میخواستند آزموده را دوباره بیازمایند و ما هر بار پیروز این میدان بودیم. چه خیال باطلی در سر میپرورانند آنها که به خیال خود گمان میکنند پیوند ملت با رهبرشان گسستنی است، چه خیال خامی در سر دارند اما نمیدانند که این همه لشگر فقط به عشق رهبر پا به میدان کارزار گذاشته است. برای دیدن گزارش تصویری راهپیمایی ۲۲ بهمن تبریز ۱۴۰۱ اینجا را کلیک کنید. پایان پیام/۶۰۰۲۷
دستهها